و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

سال نو مبارک

همه چیز کهنه می شود و کهنه شدگان دیگر خریداری ندارند...

غروب را دوست دارم هر چند کهنه شدن روز را به من می رساند

روزها از پی هم می روند و هر کدام با یک غروب زیبا، گاه غم انگیز و گاه شاد اما خاطره انگیز به پایان می رسند. و فردا باز یک روز دیگر...

عید می شود، سال تحویل می شود، دعا می خوانیم و یکدیگر را می بوسیم و عیدی می گیریم

و .... خداحافظ سالی که گذشتی!

اما هنوز از سر سفره هفت سین بلند نشده ایم که به یاد می آوریم هفت سین سال قبل را و هفت سین های سال های قبل تر را...

یادش بخیر... وقتی بچه بودیم

یادش بخیر ... بزرگتر که شدیم

یادش بخیر  ... پارسال

کاش برمی گشتیم به همان روزهای قشنگی که ...

من بودم و حوض خانه و بابا بزرگ و عصا و سمعک و ... آه!

چه روزهای قشنگی بود...همه ی سال هایی که گذشت

چقدر کودکی زیبا بود! چقدر پارسال و دیروز خوب بود همه چیز!

چقدر آن روزهایی که کهنه شدند و رفتند را دلتنگم!

چقدر عمر رفته را افسوس می خورم!

چه گران است عمر کهنه شده ... که ای کاش یک روز از آن را می توانستیم باز خریداری کنیم

کهنه شدگان دیگر خریداری ندارند، اما عمر کهنه شده را می خرم به قیمت تمام دنیا

سال کهنه تان پر خاطره

سال نو تان مبارک

این همه دست

بعد از مدت ها بالاخره سعادت یار شد و چشمان ناپاکم به ضریح آقا خورد. 

دلم هری ریخت. خیلی وقت بود مشهد نرفته بودم. دلم می خواست برم جلو و بچسبم به ضریح. دور و بر ضریح قیامت بود. اصلا نمیشد جلو رفت. مردم دستاشونو دراز کرده بودند و همدیگه رو هل می دادند و تلاش می کردند که دستشونو به ضریح برسونند. ترجیح دادم یه کم عقب تر بایستم و از همون فاصله زیارت نامه رو بخونم.  

صدای مردمی میومد که دعای سلامتی آقا امام زمان رو می خوندند. اونروز نهم ربیع بود. آغاز ولایت امام مهدی ( علیه السلام)  

یه لحظه این فکر به ذهنم رسید که آیا دستای من اونقدر تمیز هستند که اگه همین الان آقا ظهور کنند بتونم با ایشون بیعت کنم؟ 

بقیه چی؟ این همه دست که به سوی ضریح درازست آیا واقا برای بیعت با امام هم همین طور مشتاقانه دراز میشه؟  

مثل همیشه شرمنده شدم. دیدم اگه بخوام دستام آماده بیعت بشه باید نگاهم هم آماده بشه. آخه نگاهی که میخواد به نگاه امام زمان بیفته نباید آلوده باشه... 

باید...