و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

دروغ

پر میزنیم و باز به بالا نمیرسیم 

پابند شب شدیم و به فردا نمیرسیم 

در پهنه کویر فقط دور میزنم  

هر قدر میرویم به فردا نمیرسیم 

تا دل  زعشقهای مجازی نکنده ایم 

مجنون نمیشویم و به لیلا نمیرسیم 

سرگرم چند تا غزل پوچ و ساده ایم 

 

با این دروغها که به آقا نمیرسیم!

حاج آقا فلانی

می گفت:  

رفتم خدمت مسئول محترم ..... 

عرض کردم برای برنامه ای که درباره آقا امام زمان علیه السلام هست و در ایام نه ربیع هست و اینم طرح برنامه و ... خلاصه همه چیزو به عرضشون رسوندم. این ارگانی که شما مسئولش هستین چه کمکی به انجام این برنامه برای خاطر امام مهدی علیه السلام می تونه داشته باشه؟ 

مسئول محترم: طرح خوییه. ایشالله قبول باشه. حالا شما تشریف ببرید خبرتون می کنیم. 

 

کلی گذشت و خبری نشد! 

حاج آقا فلانی رو واسطه قرار دادم و با نامه ایشون رفتم همون ارگان و خدمت همون مسئول محترم رسیدم. صحبتها و طرحهای منو شنید اما این بار با چاشنی حاج آقا فلانی... 

 

مسئول محترم: خدمت حاج آقا سلام و ارادت بنده رو برسونید. و یکی از کارمنداشو صدا کرد و کار ما رو راه انداخت. 

 

آخه مسئول به ظاهر محترم!!!! 

کاشکی واسه امام زمان هم به اندازه اون حاج آقا ارزش و اعتبار قائل بودی........