به ما ربطی ندارد!

  

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید. 

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد.  

همه گفتند: تله موش مشکل توست و به ما ربطی ندارد. 

 

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. 

از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را سر بریدند و برای عیادت کنندگانش غذا تهیه کردند. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!!!