و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

چرا ساحل افتاده؟

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام

 

تو دنیای مجازی اینترنت و وبلاگ نویسی، چیزی که برای همه خیلی جالبه،

 

مشخصات واقعی دوستان وبلاگ نویسه. البته بعضی ها صاف و صادق

 

جلو میان و از همون اول خودشونو معرفی می کنند. بعضی ها هم (مثل ما)

 

 یک اسم مستعار واسه خودشون انتخاب می کنند. اینه که باعث میشه بقیه

 

 کنجکاو بشن که بدونن طرف واسه چی این اسم رو روی خودش گذاشته.

 

به ما هم زیاد گیر دادند که چرا اسمت رو گذاشتی ساحل؟

 

این شد که با دوستان تصمیم گرفتیم در یک تاریخ مشخص هر کسی که

 

 دوست داره یک پست تو وبلاگش بذاره و از این اسم مستعار بگه.

 

اون تاریخ شد دوم شوال. و امروز هم ........

 

*****************************

 

دریا آبیه، زلاله، قشنگه، وسیعه، بزرگه، اونقدر که هر چی بهش نگاه کنی

 

 به آخرش نمی رسی. یعنی چشمات نمی تونه آخرش رو ببینه.دریا آرامش بخشه.

 

اینه که اکثر مردم دریا رو دوست دارند.

 

منم دریا رو دوست دارم. عاشق شبهای طوفانی و موجهای سهمگینش هستم.

 

دریا چهره های مختلفی داره. یه وقت مهربون و آروم و ملایم. یه وقت دیگه هم

 

 خشمگین و عصبانی. وقتی عصبانی میشه، نعره می کشه و موجهاش رو

 

مثل شلاق بر تن ساحل می زنه. و این ساحله که دریا رو با همه ناملایماتش

 

 تحمل می کنه.

 

ساحل صبوره، ساحل مهمون نوازه. ساحل روز و شب نداره. همیشه منتظره.

 

همیشه بیقراره. بیقرار یک مهمونه که با موجهای دریا به خونه ساحل بیاد.

 

هر بار که دریا طوفانی میشه، ساحل چشم به راه می مونه.

 

موج میاد و با شلاقش تن ساحل رو کبود می کنه، اما ساحل همه این دردها

 

 رو تحمل می کنه. هر بار نگاه می کنه به مهمونهایی که موج با خودش آورده ،

 

با خوشرویی اونها رو پذیرایی می کنه. بین اونها به دنبال مسافر خودش می گرده،

 

اما اون مسافر هیچ وقت به ساحل بر نمی گرده.

 

ساحل، افتاده است. او به زیر پای مردمانی افتاده که در جستجوی لحظه ای آرامش

 

 به سراغ دریا می آیند. اما ساحل زیر پاست و کسی هم به زیر پایش نگاه نمی کنه.

 

همه دریا رو می بینند.

 

ساحل همیشه خیره به دریاست. فقط یک چیز رو می بینه. اونم آخر دریاست.

 

آخرین نقطه دریا که دیگه نقطه بعدش رو نمیشه دید. شاید مسافرش اونجا باشه.

 

ساحل تلاش می کنه که یکروز اون نقطه رو ببینه. اون نقطه پر از رمز و رازه.

 

رمز و راز ساحل با خداش.

 

ساحل همچنان افتاده و منتظر اومده که به دریا بگه :

 

من فقط یک دل دارم، اونم نذر گنبد فیروزه ایه.

 

رنگ گنبدها مرا گم می کند

 

مثل دریا پرتلاطم می کند

 

حالا این ساحل افتاده خیلی خسته است. برای دریا زیاد کار کرده.

 

چند روز مرخصی میخواد. نمیدونم چند روز. اما احتیاج به خلوت داره.

 

 خلوتی سرشار از سکوت و تفکر.

 

دوستان خوبم!

 

مدتی با شما نیستم. اما چون وبلاگ رو به یاد مولای منتظر شروع کردم،

 

 دوست ندارم تعطیل شه. از یکی از دوستانم خواستم تو این مدت وبلاگ

 

 رو با مطالب مهدوی به روز کنه.

 

ساحل افتاده گفت گر چه بسی زیستم

 

هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم

 

موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت

 

هستم اگر می روم، گر نروم نیستم!

 

التماس دعا

 

خدانگهدار

 

 

 

نظرات 73 + ارسال نظر
پاییز چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 12:29 ق.ظ http://www.thy-fall.persianblog.com

سلام ساحل خانم...چه حیف شد که دارین میرین تازه داشتم به حضور شما دلخوش می شدم ... ... ... به هر حال هر جا هستی سلامت باشی... برات ارزوهای خوب می کنم و امیدوارم زود برگردی ولی به هر حال ما دست از سر دوست بر نداریم!راستی من هم به روزم و گفتم که پاییز از ان چه کسی.

سید محسنی چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 12:56 ق.ظ http://zerotime.org

سلام ساحل افتاده خسته ما
میبینم که دل پر دردی داری ساحل جان!!
نمیدونم از چی خسته شدی؟
همه اینا که گفتی درسته اما خوش به حالت!
خوش به حالت که همیشه کنار دریایی. جوری چسبیدی به دریا که نمیشه تشخیص داد تا کجا ادامه داری و از کجا دریا شروع میشه!
حتی دریا بدون تو معنی نداره . تا حالا فکر کردی اگه تو نباشی دریا چه جوری بود؟
خوش به حالت که شبا با صدای امواج دریا به خواب میری و صبح زود با نسیم ملایمی که بوی پری های دریا رو میده از خواب پا میشی !! عجب زندگی رویایی داری

امیدوارم هرجا هستی موفق باشید. ودل دریایی داشته باشید.نشریه خودتون رو از نوشته هاتون محروم نکنید.
منتظر نوشته های زیبای شما در نشریه هستیم.
به امید حاکمیت حق بر باطل

حوریه چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 06:45 ق.ظ

سلام ساحل بی قرارمن
به کجا چنین شتابان
ولی خداییش یه مدت از دست وبلاگت راحت میشم اخه دیشب کلی زحمت کشیدم برات حرفهای دلم رو نوشتم اما ارسال نشد منم حوصلم سر رفت دومی رو کوتاه نوشتم.
ساحل جونم امیدوارم زودتر بتونی دوباره خودتو بسازی وبرگردی فقط یادت باشه اینبار جوری بسازی که امام زمانو خیلی منتظر نگذاری میدونی که اقا سرباز اماده وسرزنده
می خواد .
راستی من دلم برای خانواده استاد تنگ شده بود اما روم نشد زنگ بزنم خیلی بد شد مگه نه؟
دوستت دارم منتظر برگشتنت می مونم.
به امید دیدار

حوریه چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 07:14 ق.ظ

دوباره سلام
اسم اون وبلاگهایی که چند روز پیش بهم گفتی یادم رفته !!!

زائربقیع چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 09:02 ق.ظ http://hassanmojtaba.mihanblog.com

سلام
خیلی ممنونم که به من سرزدین
وبلاگ نویسها اونم مذهبی زود خسته میشن نمیدنم
انشالله هرجا باشین موفق باشین
التماس دعا
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

[ بدون نام ] چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 09:21 ق.ظ

به نام خدا
سلام
ببین من حتما به استاد می گم که برای تو چه اتفاقی افتاد تا ایشون پا پیش بذارند و ...
ببین
حالا تو این همه درد داشتی و توی این مدت به من نگفته بودی؟؟؟؟؟
بیا بریم ... شاید حالت بهتر شه
بای بای
بعدا می بینمت بیشتر با هم صحبت می کنیم

زیرزمین چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 11:29 ق.ظ http://www.zirzaminehaftom.blogsky.com

سلام
ساحل همه از رفتنت ناراحتن جز من چون همیشه کنارمی البته تا یازده ماه دیگه که من برم.

نسرین چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://www.nasijoon.blogsky.com

سلام ساحل عزیزم...! همیشه تو کمکم کردی حالا من می خوام کمکت کنم! چرا می خوای بری؟ چیزی شده؟‌خیلی نگرانم! ساحل جوونم! مشکل اصلیت چیه؟ منم کم کم دارم با خیلی چیزا کنار میام! حتی نبودن اون...! ساحل دیگه هیج جور نمی تونه پیدام کنه! اگه توهم بری منم میرم! اینو مطمئن باش! منم دیگه نمی نویسم! منتظزتم! یا حق!

رضا چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 02:35 ب.ظ http://www.zeyarat.blogfa.com

سلام
متاسفم چرا؟
بگو شاید مرحمی بشیم
اگه محرمیم
بهر حال امیدوارم بهترین تصمیمی که فکر میکنی درست رو گرفته باشی
دلمون برات تنگ میشه
یا علی
تو خلوتهات ماروهم دعا کن

علی علی

قفنوس چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.ghoofnoos.blogfa.com/

سلام عزیز دلخسته ام

ساحل جون همه تو زندگی یه وقتهایی به این احساس می رسن

امیدوارم خیلی زودگذر باشه اگه ما رو محرم دونستی
در خدمتیم

راستش رو بخوای خودمم اینروزها خیلی داغونم به روز هم نشدم .

داری میری؟ خوب برو ولی یادت باشه یکی هست که هیچ وقت فراموشت نمی کنه.

به امید ظهور دولت یار- شاد باشی و امیدوار *

سیدعلی چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 06:45 ب.ظ http://kheyzaran.persianblog.com

سلام. من به قولم وفا کردم. یعنی کلی نوشتم ولی موقع ارسال یهو پرید من هم حرصم گرفت. الان می نویسم ان شاء‌الله.

در ضمن وبلاگ خوب یک سرگرمی شاید باشد. نوشتن و کسی را ندیدن و در عین حال ازا ینکه نمی نویسی گلایه کردن ساده است. / یک وقت هایی دردهایی هست که مثل خوره روح ادم را می خورد به قول هدایت. این دردها معلوم نیست با چی حل می شه. به هر حال دعا می کنم که مشکلات شما حل شوند، اینکه وبلاگ بنویسی را ننویسی خیلی مهم نیست. مهم حل شدن مشکلات است. این نظر من است!

تنهاترین تنهایان پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 12:51 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com


سلام همشهری رها شدن چه زیباست میدونی هر قطره بارون یک دنیا رها شدن است سوختن چه زیباست میدونی سوختن شمع از پاکیست...

**********************************************

نگو بار گران بودیم و رفتیم / نگو نامهربان بودیم و رفتیم / نگو، اینها دلیل محکمی نیست / بگو با دیگران بودیم و رفتیم.
یعنی چی همشهری؟
باید خوشحال بشیم و برات آرزوی موفقیت کنیم؟ باید بگیم دست خدا به همرات برو به سلامت؟ باید بگیم امیدواریم موفق شی؟
پس تکلیف ما چیه؟
به همین راحتی می خوای بری؟ با یه خداحافظی داری سر و تهش رو هم میاری؟
اقلا بگو چه مدت نیستی؟ بگو کی برمی گردی؟
نمی دونم چرا ولی من دلم نمی خواد بری.
اما اگه لازمه اگه احتیاج به این رفتن داری اگه فکر می کنی این رفتن قشنگتر از خیلی موندناس و حتما لازمه که بری
باشه
من می سپرمت به خدا: یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش ...
باقی حرفا و دلتنگی هام بمونه برا وقتی که برگشتی
طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق ...


یه بنده خدا پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 01:56 ق.ظ http://karvane2004.persianblog.com

خوبه ..... شما که داری میری؟؟؟ ایشاللله زودی بیای

تنهاترین تنهایان پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 05:13 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

سلام همشهری ...الان یه فال به نیتت گرفتم بیت اولش رو واست مینویسم :
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گــــزند مباد
از همین الان دلمون واسه ساحل تنگ شد
آخیییییییییییییییییییی چی میشد که اینطور نمیشد ؟! هااااا
فریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد

میثم پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 08:36 ق.ظ http://yarane59.blogfa.com

سلام
از اینکه این مدت لطف کردی و به ما سر میزدی ممنون
انشاالله همیشه این افکار و اعتقاداتتو حفظ کنی
مراقب باش شیطان در کمینه
ماروهم دعا کن
منتظر حضور دوبارتم انشاالله
یا علی مدد

میثم پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 08:39 ق.ظ http://yarane59.blogfa.com

کیست این پنهان مرا در جان وتن

کز زبان من همی گوید سخن؟

این که گوید از لب من راز کیست؟

بنگرید این صاحب آواز کیست؟

در من اینسان خودنمائی میکند

ادعای آشنایی می کند

کیست این گویا و شنوا در تنم؟

باورم یارب نیاید کاین منم

متّصلتر با همه دوری به من

از نگه با چشم و از لب با سخن

خوش پریشان با منش گفتارهاست

در پریشان گوئیش اسرارهاست

گوید او چون شاهدی صاحب جمال

حسن خود بیند بسرحد کمال

از برای خودنمائی صبح وشام

سر بر آرد گه زروزن گه زبام

با خدنگ غمزه صید دل کند

دید هر جا طایری بِسمِل کند

گردنی هر جا در آرد در کمند

تا نگوید کس اسیرانش کمند

لاجرم آن شاهد بالا و پست

با کمال دلربائی در الست

جلوه اش گرمیّ بازاری نداشت

یوسف حسنش خریداری نداشت

غمزه اش را قابل تیری نبود

لایق پیکانش نخجیری نبود

عشوه اش هر جا کمند انداز گشت

گردنی لایق نیامد٬بازگشت

ما سوای آیینه آن روشدند

مظهر آن طلعت دلجو شدند

پس جمال خویش در آیینه دید

روی زیبا دید و عشق آمد پدید

مدتی آن عشق بی نام و نشان

بُد معلّق در فضای بیکران

دلنشین خویش ماءوایی نداشت

تا درو منزل کند جائی نداشت

بهر منزل بیقراری ساز کرد

طالبان خویش را آواز کرد

چونکه یکسر طالبان را جمع ساخت

جمله را پروانه٬خود را شمع ساخت

جلوه ای کرد از یمین و از یسار

دوزخی و جنتی کرد آشکار

جنتی خاطر نواز و دلفروز

دوزخی دشمن گداز و غیر سوز

شعر از عمان سامانی

یه بنده خدا پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 09:53 ق.ظ http://karvane2004.persianblog.com

مرسی که برام دعا می کنید....

محمدزاده پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 10:16 ق.ظ http://hozour.ir

عید فطر، عید پایان یافتن رمضان نیست، عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است
خدایــــــــا! عید فطر را بر ما مبارک کن
موفق باشید
منتظر حضورتان هستم

تنها دل پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.tanhadel.parsiblog.com

سلام نازنینم
نگو که می خوای بری به خدا دلم خیلی گرفت حالا که من اومدم دوست خوبی مثل تو پیدا کردم.
چرا حالا؟
نمی دونم شاید لازمه که بری .
خودت بهتر می دونی ولی بدون هرجا که باشی به یادت هستم و بدون یکی هست که منتظر برگشتنت باشه نازنین
دریا دلم دریا دلم در آرزوی ساحلم
موج خروشانم ولی طوفان نباشد حاصلم
چون قطره در دریای عشق
صدف دیوانه وارتا درکشد روزی مرا
چون در بگردانددلم
می یابم ساحلم را بی گمان
آنجا که باشد منزلم
من عاشق دریاییم چون قطره در آن جاریم
آشفته در ساحل عشق از جان و از دل غافلم
سوداگر دریای شود لطف خدا
خواهم کشید بر پیکرش عشقی که بر تو قائلم
دوستدار همیشه گی تو ساحل عزیزم
یه وقت بی معرفت نشی دیگه نیایی
متتظرت هستم
موفق باشی نازنین
دوستت دارم

زیرزمین پنج‌شنبه 4 آبان 1385 ساعت 03:22 ب.ظ http://www.zirzaminehaftom.blogsky.com

سلام چطوری پرنده ی رفتنی؟!
مرگ پایا ن کبوتر نیست.
نگران نباش من هوای وبتو دارم
حالا میتونی با خیال راحت بمیری ...

پاییز جمعه 5 آبان 1385 ساعت 12:05 ق.ظ

دارم سعی می کنم که کاری که قول داده بودم را انجام بدم... من اصلا از نوشته ی شما نفهمیدم که در بحرانی و داری می ری فکر کردم که دارین می رین تا دوباره با انرژی برگردی ولی به ه رصورت ان شا الله که مشکلی نداشته باشی ... ما که کسی نیستیم ولی یادمون نمی ره براتون دعا کنیم.

عکس ها و خبرها جمعه 5 آبان 1385 ساعت 02:17 ق.ظ http://amg.blogfa.com

سلام
سپاسگزارم که به وبلاگم سرزدید.
بله - خبرنگارم.
به امید آنکه همه ما به ساحل نجات رهنمون شویم.

مرد پرهیزکار جمعه 5 آبان 1385 ساعت 07:43 ق.ظ http://iparsaman.blogsky.com

سلام دوست عزیز:
عید شما مبارک٬ نماز روزه‌ها قبول...

مرد پرهیزکار
http://iparsaman.blogsky.com
iparsaman@gmail.com

رقص قلم جمعه 5 آبان 1385 ساعت 09:23 ق.ظ http://paradox5.blogfa.com/

هوالمحبوب
سلام
ممنونم از حضورتان
جالب بود من همیشه از قلم زیبای دوستان لذت می برم به اسم و .... زیاد دقت نمی کنم امید وارم مشکلات شما برطرف بشه زود برگردی برایت دعا می کنم من کنار ساحل زندگی می کنم ساحل همیشه زیباست چه خشمگین چه آرام پس ساحل اسم زیبای ست چون دید شما زیباست
نیکو کاری شرافتمند زیستن مراقبت از خانواده وانجام کارهای نیک دعای بزرگی است

موفق باشی

دوره۲۰ جمعه 5 آبان 1385 ساعت 01:27 ب.ظ http://www.dore20.blogfa.com

سلام
باعث خوشحالی است که هر کس با هر عقیده ای به وبلاگ ما بیاید . قدمش رو چشم اما :
بنا به تاکید همه (بسیاری) از بزرگان که مطمئنا شما نیز از رهروان آنان هستید برای جلوگیری و پرهیز از اختلاط از گذاشتن نظر برای آقایان پرهیز نمایید.
به همین دلیل این آخرین نظری است که از وبلاگ ما برای شما گذاشته می شود.
التماس دعا.

میثم جمعه 5 آبان 1385 ساعت 06:55 ب.ظ http://yarane59.blogfa.com

سلام
نه متاسفانه من عضو این گروه نیستم
یه خواهش با کمال پررویی میخوام از شما حداقل ماهی یکبار به من سر بزنید
منتظرم...............
درضمن شما هم مرا از دعای خیرتان محروم نکنید
یا علی مدد

میلاد نور جمعه 5 آبان 1385 ساعت 08:59 ب.ظ http://miladenoor.blogsky.com

خداوندا ، مرا وسیله ی ارامش بندگانت قرار بده
هر جا تنفر هست ، بگذار تا من عشق بکارم
هر جا ازاری هست بگذار تا من بخششی بکارم
هر جا شکی هست بگذار تا من دانه ایمان بکارم
هر جا ناامیدی هست بگذار تا من امیدی بکارم
هر جا غمی هست بگذار تا من شادی بکارم

با سلام
ممنون از حضورت ، منظورت از اون اقا جواد چیه ؟
چرا اینقدر زود رفتی ، جون من بی خیال شو
منتظر حضورت هستم .
التماس دعا

ستاره دریایی شنبه 6 آبان 1385 ساعت 08:15 ق.ظ http://setaredaryaei.blogfa.com

سلام
من تازه از مشهد رسیدم تهران فقط خواستم بد قولیمو ببخشید
خیلی در مورد مطلبت حرف دارم ....
جمله بالا رو با لحن عصبانی بخون
یا علی

سلام.
عیدتون مبارک. دعاگو بودم. همون کنج خلوت حرم ثامن الحجج که با بهشت هم عوضش نمیکنم.
تسلیم شدید؟
چه زود!!!!
وبلاگ یا سایت مذهبی یا گروه اسلامی یا نباید شروع بشه یا وقتی شروع شد تعطیلیش خیلی بده گرچه فرمودید یکی از دوستان ادامه میدن اما...
میدونید بذارید این راز سر به مهر رو بهتون بگم. من ! محمدعلی! هیچی از خودم ندارم. هیچی ندارم نه عملی نه... وقتی میشینم و با خودم فکر میکنم که من بی لایق چطور شایسته محبت اهل بیت علیهم السلام میشم (با کمال شرمندگی که وجودم رو فرا میگیره) فقط به یک نتیجه میرسم!! تبلیغ مکتب اهل بیت در حد توانم.
بیشتر رو براتون میل میکنم
یا علی

سلام.
برات آرزو می کنم همیشه موفق باشی.

ستاره دریایی شنبه 6 آبان 1385 ساعت 01:51 ب.ظ http://setaredaryaei.blogfa.com

سلام
متعجبم از اینکه میبینم دوستانی که وبلاگ مذهبی کار میکنن
اینقدر زود نا امید میشن !
اصلا عیبی نداره شما هم دیگه ننویس! !!!!!
مگه چی میشه ؟این همه دارن تو سر اسلام میزنن یکی هم که داشت از امام زمان چند سطر مطلب مینوشت دیگه ننویسه مگه چی میشه ؟ هان !
بارها به دوستان گفتم بازم میگم حضرت نوح ۵۰۰ سال پیغمبر بوده فقط ۱۲ نفر بهش ایمان اوردن !میشه هر ۴۵سال یه نفر
پس امثال ما تو کل زندگیمون یه نفرو بتونیم هدایتش کنیم یا حداقل امید بهش بدیم بردیم
البته اگه به کارت ایمان نداری ولش کن برو ! ولی یه دور مطالبی که نوشتی بخون مثلا همون جمعه های انتظارو .
ببینم بازم این اجازه رو به خودت میدی دوباره مطلب ننویسی !
یه واقعیتی هست اونم اینه که ما بجز امام زمان (عج) که کسیرو نداریم یه واقعیت تلخ دیگه هم هست ایشونم بجز ما که تو دنیا یاوری ندارن .نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه
من گفته بودم ستاره دریایی چیه ولی نگفتم چرا ازش خوشم میا د .
دلیلش اینه که این جونور وقتی صدمه میبینه تکثیر میشه !!
اگه شما یدونه ستاره دریاییرو از وسط نصفش کنی هر قسمت یه ستاره دریایی میشه !اگه بازوش قطع بشه اون بازو رو ترمیم میکنه هیچی خود اون بازو برای خودش یه ستاره دریایی میشه
من و محمد امین بازمونده یه گردانیم به اسم ستاره دریایی .
اینم از شیطنت های دوران دانشجوئیمون بود دیگه !
از مسئول اطلاعات داشتیم تا همین محمد امین که مسئول عقیدتی گردانمون بود !!
یه عده با انتقالی ازمون جدا شدن یه سری ازدواج کردن ازمون جدا شدن !خلاصه از یه جمع ۵۰ نفری ما موندیم ولی تکثیر شدیم اندیشه ستاره دریایی پخش شد محو نشد !!!
حتی الان هم محمد امین تو چند وبلاگ دیگه با اسمهای دیگه داره فعالیت میکنه
پست جدیدمو هنوز ننوشتم ولی اگه بخونیش بدردت میخوره
منتظر مطالب قشنگ و پر محتوات هستم !!!
یا علی مدد

تهیدست شنبه 6 آبان 1385 ساعت 05:59 ب.ظ http://www.tohidast.blogsky.com

به یاد اون وقتا که تو می خوندی..........

ساحل منم افتاده ات
گم کرده ام نام و نشان خانه ات
بنگر ز دریا آمدم
باز آ و بین درد من دیوانه ات

ساحل بیا دریا منم
از عشق تو رسوا منم
در روز محشر نزد تو
گمگشته صحرا منم

دردم، تو فریادم مکن
صیدم، تو صیادم مکن
شمعم، تو خاموشم مکن
بنگر فراموشم مکن

عشقم! تو فرهادم مکن
شاهم! تو جلادم مکن
از این همه دلدادگی
مستم تو هشیارم مکن

و من می گفتم...............
ساحل کجایی تا بیایم ........

می شناسیم شنبه 6 آبان 1385 ساعت 06:03 ب.ظ

امشب گرفته گریه ها دست دلم را
دریا کمک کن تا بیابم ساحلم را.......
چه زود!

زیرزمین شنبه 6 آبان 1385 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.zirzaminehaftom.blogsky.com

اول سلام
ببینم چرا اینقدر به آبجیمون گیر میدین
بنده خدا یه مدت نمیخواد بنویسه بخاطر دلایل شخصی.
اشکالی داره؟!!!!!!!!!

نسرین شنبه 6 آبان 1385 ساعت 08:28 ب.ظ http://www.nasijoon.blogsky.com

سلام به روی ماهت ساحلم! من برگشتم با یه روحیه مضاعف! دست دست! یا حق!

ستاره دریایی شنبه 6 آبان 1385 ساعت 08:35 ب.ظ http://setaredaryaei.blogfa.com

سلام
رسما خورد تو برجکمون! پنج تا وبلاگ.......!!!!!!!!!!
چه خبره !
من معضرت میخوام اگه یه کم زود قضاوت کردم
خب معلومه آرش یه اسم پسرونه است!!!!!!!!!!
یه ایملم جور کردم !
یا علی

رسول جعفری شنبه 6 آبان 1385 ساعت 09:14 ب.ظ http://miladenoor.blogsky.com

با سلام ؛
امر فرموده بودید که بگم مطلب پست جدید از کیه : من این مطالب رو مقداریش رو از یک کتاب و مقدار دیگرش رو از یه سایت جمع اوری کردم .
- در رابطه با عارف ملکی تبریزی به احتمال زیاد باید خودشون باشند .


رسول جعفری شنبه 6 آبان 1385 ساعت 09:32 ب.ظ http://miladenoor.blogsky.com

با سلام ؛
امر فرموده بودید که بگم مطلب پست جدید از کیه : من این مطالب رو مقداریش رو از یک کتاب و مقدار دیگرش رو از یه سایت جمع اوری کردم .
- در رابطه با عارف ملکی تبریزی به احتمال زیاد باید خودشون باشند ، در ضمن اسم کاملشون رو هم نمی دونم .

موفق و پیروز باشید .


نسرین شنبه 6 آبان 1385 ساعت 11:48 ب.ظ

سلام ساحلم! قضیه خیلی مفصله باشه واست میل می کنم گلم! یا حق!

مجنون یکشنبه 7 آبان 1385 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام
منو میشناسی؟
آره میشناسی.
اون روز ........

میثم دوشنبه 8 آبان 1385 ساعت 09:28 ق.ظ http://yarane59.blogfa.com

سلام
تصمیم گرفتم هر یک از دوستان با حدیث زیبایی در منقبت امیرالمومنین علی علیه السلام در این بخش مرا یاری کنند تا انشاالله چهل حدیث علوی جمع شود و همه در ثواب این کار پر اجر سهیم شویم دوستان لطف کنند حدیث را با ذکر منبع بنویسند
منتظرم زود بیا............
یا علی مدد انشاالله
اللهم اجعلنا من شیعة امیرالمؤمنین علی(علیه السلام

ناصر سه‌شنبه 9 آبان 1385 ساعت 04:18 ب.ظ http://kouroshpedareiran.blogfa.com

سلام
من شرمنده ام شما باس به بزرگیتون ببخشید که ما دیر دیر میتونیم به روز کنیم ولی انصافا هر بار که من کانکت شدم به شما سر زدم چه میخواستم اپ کنم چه نمیخواستم.
؛ به کویر گفتم کاش دریا بودی زیر لب زمزمه کرد آب را گل نکنیم؛ آره داداش دریا هم خوبه با همه ناملایمتیاش

محمدعلی(ایران اسلام) چهارشنبه 10 آبان 1385 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.iranislam.parsiblog.com/

سلام
تسلیم فشارهای زندگی و آخر الزمان.
راستی گفتید حجاب علمه نه؟
علم اول و آخر نزد کی بود؟ آیا حجاب هم وجود داشت؟
اگه تزکیه کنیم علم حجاب راه نیست. ببینید شیخ رجبعلی خیاط رحمه الله علیه عارف بالله بودند. آیت الله قاضی هم استاد العرفاء بودند. هر دو مقامات معنوی بلندی دارند اما این کجا و آن کجا!
هر روایتی مخاطبی داره.
یا علی

ناصر چهارشنبه 10 آبان 1385 ساعت 01:01 ب.ظ http://kouroshpedareiran.blogfa.com

سلام
حقیقت من تا حالا فکر میکردم که شما آقا هستید.
من الان تو همونموسسه هستم و دارم این کامنت رو براتون میسنویسم البته تو وقت غیر اداری(واسه اونایی که میگن بیت المال رو هدر میدی).
البته این رو هم باید بگم که من نخیر تو اون موسسه دیگه کار نمیکنم البته به صورت قدیم و رسمی.
فقط گاه گداری واسه مجله انتظار نوجوان اگه چیزی بخوان مطلبی مینویسم.
ولی معمولا به موسسه سر میزنم.
راستی شما موسسه رو میشناسی یا از جریان خبرنامه فهمیدی من اینجا کار میکنم؟

امید چهارشنبه 10 آبان 1385 ساعت 08:25 ب.ظ

سلام ساحل افتاده
متنها و با اجازتون کامنتها رو هم مطالعه کردم.ابتدا از متن بگم از ساحل برداشت خوبی کرده بودین اما هر کس میتونه بر اسا برداشت درست یا نا درستی که داره بر حسب عقیده ای که در وجودش پرورش داده از هر اسمی برداشت امید دهنده یا نا امید دهد. تبریک میگم به این طرز فکر.بابت کامنتها بودن کسایی که از افتخار و عدم لیاقت در مورد خودشون صحبت میکردن.واین دلیل خوبی هست برای رسوندن منظورمکسی وجود داره که به این نگاه افتخار میکنه و استفاده میکنه و کسی هم هست که فقط به زبون می یاره و ارزش اون نگاه رو کم میکنه
مفتخرم از اشنایی با وب شما مخصوصا که به نام مهدی موعود بر پا شده
بازم سر میزنم
ارزوی سربلندی

محمدعلی(ایران اسلام) چهارشنبه 10 آبان 1385 ساعت 09:17 ب.ظ

سلام
باز شما برداشت کردید و ناراحت شدید؟ نه متعجب شدید؟
منظورم اونی نبود که شما گفتید.
فردا اگه خدا بخواد ایمیل میزنم و بهتون میگم.
یا علی

اکبر پنج‌شنبه 11 آبان 1385 ساعت 08:01 ق.ظ http://ostad-samadi.blogfa.com

مسئله خروج از عادت مربوط به حال آدم است ، مربوط به خود شخص است .

اینکه ما بر اساس اینکه در نشئه طبیعت که عالم تدریج هست و بتدریج داریم رشد می کنیم و به کمال می رسیم و اساس عالم طبیعت بر تدریج است نه بر دفعی ، به این معنا که موجودات بر اساس امتداد زمانی رشد می کنند ، مثل اینکه هسته خرما کاشته می شود و کم کم به تدریج جوانه می زند ، ساقه می گیرد ، شاخه می کند ، میوه می آورد .

خروج از عادت در امور روزمرگی هم برای ما پیش می آید بعد وقتی که عادت کردیم دیگر آن لذت را نداریم .

آنهایی که انسانهای الهی هستند می بینند که دم به دم عالم مدل جدید هست که "جلوه کند نگار من تازه به تازه نو به نو" اصلاً این طبع انسان است ، انسان یک چیز کهنه مندرس پیر شده را نمی پسندد .

حتی در روایات دارند که برای اینکه بهشتیها با بهشت خو بکنند هر هفته مدل بهشت را عوض می کنند .

سلام
ممنون میشم در باره این پستم نظرتان را بدانم
علی نگهدارتان یا حق[گل][گل][گل][گل][گل]

تهیدست پنج‌شنبه 11 آبان 1385 ساعت 10:51 ق.ظ http://www.tohidast.blogsky.com

من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت..............
خداحافظ هر چند که تو نمیخوای.....

طلبه ی امروزی پنج‌شنبه 11 آبان 1385 ساعت 03:37 ب.ظ http://talabeh.blogsky.com

سلام
خبر خوشحال کننده ای بود!منظورم همون عزم بر بازگشتتونو میگم!
همیشه موفق و پرتوان باشید....

نسرین پنج‌شنبه 11 آبان 1385 ساعت 04:31 ب.ظ

سلام به موشی خودم! خوبی گلم؟ من همیشه همه جوره باهاتم! چون تو هم با من بودی و می دونم که همیشه هستی! حالا واسه سلامتی خودت یه دست و یه هوراااااااااا و یه جییییییییغغغغغغغغغغغغغغ بزن! دوست دارم! یا حق!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد