و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

از دعای اماممان بهره مند شویم.

سلام دوستان عزیزم

امروز آخرین بخش از فواید وجودی امام غایب رو می نویسم.

ان شاء الله که از این بحث که در 6 بخش نوشته شد، استفاده کرده باشیم.

هفتمین مورد از وظایفی که بر عهده امام است پاسخ‌گویی به سؤالات مسلمین است.

یکی دیگر از برکات وجودی امام زمان علیه‌السلام حفظ و نگه‌داری علوم و اسرار الهی است. در زمان غیبت اگر چه دست‌رسی مستقیم و استفاده‌ی همه جانبه از محضر امام عصر علیه‌السلام ممکن نیست، ولی آن معدن علوم الهی به راه‌های مختلف گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می‌کند.

سید میر علّام نقل می‌کند که: در ساعت‌های آخر شب، در صحن امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم؛ دیدم در خلوت شب مردی به سوی مرقد می‌آید؛ به او نزدیک شدم، دیدم مقدس اردبیلی است. خود را به او نشان ندادم و مراقب او بودم. او به درب حرم - که بسته بود - رسید، امّا با رسیدن او درب گشوده شد و وی وارد حرم شد، امّا با کسی حرف می‌زد و سپس از حرم خارج شد و درب‌ها بسته شد. مقدس اردبیلی به سوی مسجد کوفه حرکت کرد و من نیز - به طوری که مرا نبیند - از پشت سر او حرکت کردم. وارد مسجد کوفه شد؛ به سوی محراب شهادت رفت و مدّتی درنگ کرد و سپس به سوی نجف برگشت. در میانه‌ی راه، سرفه‌ام گرفت؛ او متوجّه من شد و فرمود: میرعلّام تو هستی؟ پاسخ دادم: آری. گفت: چه می‌کنی؟ گفتم: من از همان لحظات ورود شما به حرم مولا، تا کنون با شما بودم. شما را به صاحب این قبر سوگند، مرا از آن‌چه برایتان پیش آمده با خبر سازید! گفت: اگر تعهّد کنی تا زنده‌ام به کسی نگویی، حقیقت را به تو می‌گویم. تعهّد دادم، او گفت: من در مسایل پیچیده‌ی علمی- فقهی آمدم از روح بلند مولا، پاسخ بگیرم؛ هنگامی که به حرم رسیدم، درها گشوده شد؛ ولی ندایی از جانب قبر آمد که برو مسجد کوفه، سؤال خود را از مهدی علیه‌السلام - که امام زمان توست - بپرس! به سرعت به مسجد کوفه آمدم؛ نزدیک محراب رفتم. حضرت، آن‌جا نیایش می‌‌کرد؛ مسایل خود را پرسیدم و او پاسخ گفت. اینک به خانه‌ی خویش برمی‌گردم.1

هشتم: بهره‌مندی از دعا و استغفار حضرت علیه‌السلام

یکی دیگر از برکات وجودی حضرت، بهره‌مندی مؤمنین از دعا و استغفار حضرت می‌باشد. امام زمان علیه‌السلام همانند «پدری دلسوز و مادری مهربان»2 پیوسته به فکر مؤمنین بوده و رشد و تعالی آنان را از خداوند می‌خواهد و آنان را مشمول دعای خیر خود می‌نماید.

عبدالله ابن أبان به امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام عرض می‌کند که برای من و خانواده‌ام دعا کنید. امام فرمودند: «آیا فکر می‌کنی من این کار را انجام نمی‌دهم؟ به خدا قسم هر روز و شب اعمال شما بر ما عرضه می‌شود.»3

آری هنگام عرضه‌ی اعمال بر امام زمان علیه‌السلام با دیدن اعمال خیر در نامه‌ی مؤمن برای توفیق بیشتر او دعا و هنگام دیدن معصیت و کوتاهی برای او طلب مغفرت و هدایت می‌نمایند و این همان چیزی است که در دعای ندبه از خداوند متعال می‌خواهیم: «و امنُن عَلینا برِضاهُ وهَب لَنا رأفَتَهُ و رَحمَتَهُ و دُعائَهُ و خیرَهُ ماننالُ به سَعَةً مِن رَحمتِکَ و فوزاً عندَک» «خدایا نعمت بزرگ خشنودی حضرت را شامل حال ما گردان و مهربانی و رحمت و دعای خیر او را به ما عطا کن تا به رحمت گسترده‌ی تو و رستگاری در محضرت نایل گردیم.»

امام عصر علیه‌السلام باران رحمت الهی است و در همه حال بر کویر جان‌ها باریده و با دعای خود سبزی و خرمی را برای شیعیان به ارمغان آورده است. آن سجّاده نشین آستان حضرت دوست دست‌های خواهش را گشوده و برای ما این‌چنین خواسته است: «یا نورَ النّور یا مُدبّر الامُور یا باعثَ مَن فِی القُبوُر صلِّ علی محمدٍ و آل محمد واجْعَلْ لی و لِشِیعَتی مِن الضّیق فرجاً  و منَ الهمَّ مخرجاً و أوسَعْ لنا المَنْهجَ واطْلَقْ لَنَا مِنْ عِنْدِکَ ما یفرِجُ وَ افْعَل بنا ما أنتَ أهلُهُ یا کریم»4 «ای روشنایی نور، ای تدبیر کننده‌ی کارها، ای زنده کننده‌ی مردگان، بر محمد و آل محمد درود فرست و برای من و شیعیانم در تنگناها گشایشی قرار ده. از غم و اندوه راه چاره‌ای باز کن و راه هدایت را بر ما وسعت بخش. راهی که در آن گشایش ماست، به روی ما بگشا و آن‌چنان که تو شایسته‌ی آن هستی با ما رفتار کن، ای کریم.»

بیایید اعمالمان را به گونه ای سازیم که مانند غلام سیاه امام حسین (ع)، دعای امام زمانمان بدرقه راهمان باشد.

 

1.       بحارالانوار، ج52، ص175

2.       اصول کافی، ج1، ص200

3.       همان

4.       منتخب الاثر، ص658

 

منبع: کتاب تنها راه

 

 

نظرات 85 + ارسال نظر
. پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 01:26 ب.ظ http://mostafaye-man.blogfa.com

سلام خانمی
اومدم باهات حرف بزنم خدا کنه از حرفام ناراحت نشی
یکم نشستم در مورد وبلاگم فکر کردم و آخر هم سر دو راهی موندم نمیدونم چی کار کنم شاید برای همیشه وبلاگ نویسی رو کنار بذارم شاید هم ادامه بدم ولی .................
کلافه شدم
شرمنده دیگه نمیتونم ادامه بدم داره گریه م میگیره
وقتی تو دو راهی میمونم همین جوری میشم
ممنون که به حرفام گوش کردی
تا دیدار دوباره خدانگهدارت

سلام خواهر گلم
اگه هر کاری رو که برای رسیدن به هدف مقدسمون انجام بدیم مطلوبه. حتی ممکنه اون کار کنار گذاشتن وبلاگ نویسی باشه. باید هدف از ایجاد این وبلاگ مشخص بشه. ولی با توصیفاتی که کرده بودی می تونست کار جالبی باشه ها.
واست ایمیل می زنم و .........

اردشیر پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 02:31 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلامی دیگر...
وای بر حال اسیری که گرفتار تو نیست
نخرد هیچ کسش هر که خریدار تو نیست
به نگاهی که گرفتم زیعقوب ... قسم !
یوسفی نیست که آشفته بازار تو نیست
قدر خاکستر پروانه نداند هرگز...
هر که پر سوخته شمع شب تار تو نیست
رحمی ای دوست به حال من بیماری آر
که دوایش به جز دیده بیمار تو نیست !!

سلام
به یازده خم می گر چه دست ما نرسید
بده پیاله که یک خم هنوز سربسته است

ممنون از حضورتون.
نوشته تونو که خوندم، یعقوب و یو سف و .... من رو به این فکر برد که برادران یوسف، اونو از پدر گرفتند و به پدر قول دادند که یوسف رو سالم برگردونند. اما ..........
وقتی که بار دیگه سالها بعد از گم شدن یوسف، به سراغ پدر اومدند و پسر کوچکش رو خواستند ببرند، حضرت یعقوب اجازه نداد و فرمود شما یکبار یوسفم رو بردید و نیاوردید، حالا من به چه ضمانتی این یکیو باز بدم دست شما؟
میشه حکایت ما. یازده تا امام عزیز رو فرستادند و مردم قدرشونو ندونستند و چقدر اونها رو اذیت کردند و آخر هم شهیدشون کردند. حالا این امام عزیز آخر رو به چه ضمانتی به دست ما بدند؟ واقعا وقتی عمیق فکر می کنیم، غیبت، بهترین کاری بود که می تونست برای حفظ و سلامتی آقا انجام بشه.

عبدالمهدی پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 07:00 ب.ظ http://www.abdolmahdi.blogfa.com/

اگه یـــــه روزی پـــــــا بـــــــده زیــارت حریـــم تـــو
اگــه یــــه روز مهمــــون بشــم به سفـره کریم تـو
میــــام بـــه پیش گنبــدت نعـــره هـوهـو مــی زنم
پایین پـــا با احتــرام خــــم شــده زانــو مــی زنــم
اگه یه روز قسمت بشه بیـــام تـــو بین الحــرمیــن
یک طرفم سقای عشـــق یک طرفم امـام حسـین
همون وسط داد میزنیم با بچه ها شور می گیریِِـم
اینقدر میگیم حسین حسین تا که همون جا بمیریم
حریـــــم کربـــــلای تــــو کعبـــه عشـــق و امیــده
به غیر بین الحرمین هیـــچ جـــا بهـــم حال نمیـده
بـــه روز عاشـــــورا خـــدا به تربـــت آقـــام نوشــت
یــه ذره از خـــاک حسین می ارزه به همه بهشت
خـدا نیـــاره اون روز و کـــــه از حسیـــن دل بکنــم
برم به یـک جــای دیگـــه غیــر اونـــو جـــار بــزنــم
اگه بخوای تو حسرت کـرب و بـــلات مـــن بمیـــرم
میـرم به پیش دختــرت از بی بی ویـزا می گیـــرم
میگـــم منـــو راهـــی کنـــه بیـــام به بین الحرمین
به جای اون داد بزنم بگـــم حسین حسین حسین
دوستدار دوستی ات
منتظرم تا...

الهم ارزقنا فی الدنیا زیارة الحسین (ع) و فی الاخرة شفاعة الحسین (ع).

مه یار پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 07:00 ب.ظ http://www.emammahdinet.persianblog.com

ای مهربونترین پدر!
به خانه برگرد!
*
تو دعای امشبم ازت می خوام
مثل همیشه کمکمون کنی و دستمون رو بگیری تا در عصر غیبت گم نشیم!
خیلی از هم جدا مانده ایم!
فاصله هایمان با تو هر روز بیشتر می شود و بیشتر می شود و بیشتر ....
دوست همسایه [گل]

مهدیا! وقتی تو نباشی، زهد فروشی، رواج می یابد. روی و ریا، رونق می گیرد. عبادت و زیارت و کمال نمایی، بازاری میشود و اخلاص، گمنام تر از همیشه، گوشه دل هایی کز می کند
مهدیا! کاش تو بودی و شهر بشر این نبود.

ریحانه پنج‌شنبه 26 بهمن 1385 ساعت 07:15 ب.ظ http://etre-zohoor.blogsky.com

به نام خدا
سلام ساحلم
امروز یه خورده بهترم
آخه می بینم که حافظ هر چی گفت راست گفت اما من یه ذره بهش بدقولی کردم اما خوب چون یه جاهایی به حرفش گوش کردم الان الحمد لله اوضاع و احوال یه خورده رو به راهه.
راستی من که امروز نرفتم امتحان بدم چون چیزی به مردنم نمونده بود
تو چی کار کردی؟؟؟؟؟

سلام ریحانه جون
خدا رو شکر که به خیر گذشت.
حضرت حافظ (ره) که ...........
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان می باشد
پس بیا یه قرار حافظیه بذاریم.

آرام جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 01:56 ب.ظ http://yasearam.persianblog.com

سلام
این جمعه هم داره می ره و آقا نیومده ...
وبت آرومم می کنه
موفق باشی
علی علی

سلام
مهدیا! جمعه تو را انتظار می کشد، و چون از ظهر بگذرد و تو نیایی، نا امید، پایان روز، هنگام غروب همه را دلگیر میسازد.
مهدیا! هر وقت آیی برای من دیر است.
شما لطف دارین. اما این آرامش فقط به سبب اینه که یه پدر مهربون اضطرار ما رو ازمون می گیره.
پاسخی که تو همین نظرات برای محمد آقا نوشتم رو بخونید. آیه " امن یجیب المضطر اذا دعاه .........."
همیشه آرام باشید.

دریا کنار جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام ساحل جون
عصر جمعه است
منم دلم گرفته
احساس می کنم به شماها نزدیک شدم
ساحل
روم نمیشه بگم
ولی همه رفتند مهمونی و من موندم خونه
می دونی چرا؟
خودم هم نمی دونم اما انگار یه کمی منم مثل شما ها شدم
بهت حسودیم می شه
می خواستم زنگ بزنم تا یه کمی برام حرف بزنی
از این حرفهای قشنگی که تو وبلاگت می نویسی
اما روم نشد

سلام دریا کنار عزیزم
آره، عصر جمعه بدجوری دلگیری به سراغمون میاد.
به ماها؟؟؟
آفرین. پس بالاخره تونستی از عقاید دینیت دفاع کنی. خیلی خوبه.
به نظر من حالا که تنها موندی خونه یه آل یاسین بخون. امشب خیلی می چسبه. با تموم دلگیریت بخونش..................
من که حرف قشنگ بلد نیستم ولی چرا روت نشد خانومی؟

دریا کنار جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 05:44 ب.ظ

ساحل
می دونی بعضی وقتها به خودم می گم منم آدمم
پس چرا نمی تونم مثل تو و دوستات خوب باشم
چرا من انقده که شما به خدا نزدیک هستیین بهش نزدیک نیستم
ساحل ساحل ساحل
دلم خیلی اسیره یعنی اسیرش کردن
اون نامردا ............
ساحل یعنی امامی که ازش حرف می زنی منو هم دعا می کنه؟

تو که خوبی. خیلی بهتر از من و امثال من هستی. نیت خالص خیلی مهمه. از کجا معلوم هر کاری که من و امثال من انجام میدیم، خالصانه ست.
ان اکرمکم عند الله اتقیکم، از کجا معلوم. تو که از دل من خبر نداری. شاید تقوای شما بیشتر از ما باشه.
تو دنیا نامردی زیاده. اونقدر که .........
اما هنر ما اینه که برای عقیده مون جلوی همه این نامردیا بایستیم. هنر ما اینه که تسلیمشون نشیم.
امام خودشون فرمودند که : " ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم...."
به نظرت میشه دعامون نکنند؟
جوابی رو که تو همین قسمت به نظر محمد آقا دادم رو بخون. باورت میشه؟
آره امام خیلی مهربونه. و برای همه ما دعا می کنند.
میگن دعای پدر و مادر گیراست. واقعا هم همین طوره. وقتی دعای پدر و مادر پشت سرمونه یه قوت قلب واطمینان دیگه ای داریم. حالا فکر کن دعای امامت پشت سرت باشه. دعایی که ردخور نداره. دعایی که حتما مستجابه. دعایی که خیره.
حتما ماجرای غلام سیاه امام حسین (ع) رو شنیدی؟

دریا کنار جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 05:47 ب.ظ

ساحل جان
همیشه بهم می گی اینجا رو خونه ی خودت بدون
اما یعنی منم مثل بقیه اونهایی که به این خونه میان می تونم با امام دوست باشم؟
ساحل من هیچی ازین عصر جمعه که می گین نمی دونم ولی امروز خیلی حالم بده
شاید واقعا دلم برا اون امامی که شما می گین تنگ شده
شاید منم دارم
ساحل
اگه کمکم نکنی
ساحل
دلم خیلی گرفته
ببین امروز فقط موندم خونه تا با تو حرف بزنم اما روم نمی شه
ساحل همین جا باهات حرف می زنم

آره دوست عزیزم
اینجا خونه خودته. کاش زودتر پس ورد رو بهت داده بودم. امروز یه جمعه های انتظار مخلصانه با اون دل پاکت برامون می نوشتی.
فرمودند هر وقت دلتون برا ائمه تنگ میشه بدونین که اونها هم دلشون برا شما تنگ شده. ببین امام خودشون خیلی بیشتر از ما چشم انتظار ظهور هستند. سعید بن سلمان میگه آخرین بار امام رو در کنار خانه خدا دیدم که می فرمود: " خداوندا، آنچه به من وعده فرمودی امضا بفرما".
امام خیلی دلشون برا شیعیانشون می تپه. اما فقط ما شیعیان باید مواظب باشیم کمتر گناه کنیم که دل نازنین و مهربون آقا نگیره.
دعا کنیم که آقا خودشون دست همه ما رو بگیرند و به منزلی برسونند.
یا غیاث المستغیثین
فریاد رس اصلی خداست بقیه وسیله هستند.

دریا کنار جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 05:50 ب.ظ

ساحل
ببخشید که انقده میام و می رم
ولی می خوام بگم احساس می کنم این امام مهربون که همیشه برام می گفتی داره دعام می کنه
ساحل بیا ببینمت. می شه؟
ساحل برام دعا کن. خب؟ دعام می کنی؟
اصلا به همه دوستات بگو برام دعا کنند.
به همه اون هایی که این ها رو می خونند بگو برام دعا کنند.

گفتم که اینجا خونه خودته. قدمت بر چشم.
ان شاءالله که با دعای مستجاب همون پدر مهربون دلت آروم بشه.
پدر! یتیمانه چشم به دعایت دوخته ایم.
من در خدمتم. تو بگو.

حمید جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 09:38 ب.ظ http://1e1.blogfa.com/

سلام ساحل جان
من به روزم سری بزن

سلام
چشم

سیاوش شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 01:05 ق.ظ http://www.entezaresobh.blogfa.com

سلام بزرگوار

انتظار صبح به روزه

فرصت کردی یه سر بیا .


علی علی

نی نوا شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 04:28 ق.ظ http://azarshtafarsh.blogfa.com/

سلام
ممنون که قدم رنجه فرمودین .....
ساحل گرامی منظورم از امروزی بودن نسل سومی بودن بود نه .....

یا علی

سلام
منظور منم دقیقا همین بود!

احمد شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.ahmad66.parsiblog.com

سلام
ببخشید دیر اومدم دعا کردم جاتون خالی چه صفایی داشت
روا بود که گریبان زهجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده ببگو چه چاره کنم امام من....
به روزم

سلام
زیارت قبول
خوشا به حال شما و دلتون که هوای امام رو دارین.
ما رو هم دعا کنین.

سیاوش شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 04:09 ب.ظ http://www.entezaresobh.blogfa.com

سلام بزرگوار

ممنون که به انتظار صبح اومدی

ولی معنی اون سه تا نقطه آخر رو نگرفتم .

موندم تو خماری شدید .

سلام
برای من حضور در اون وبلاگ معنوی افتخاره.
...مهم نیست. بماند!
بیایید بیرون. اینقدر ها هم مهم نیست. باور کنید.

آرام شنبه 28 بهمن 1385 ساعت 04:47 ب.ظ http://yasearam.persianblog.com

سلام
مرسی
علی علی

به نام لیلی یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.yaleyly.blogfa.com

یا لیلی

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

مسجد عظیمی یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 06:55 ق.ظ http://azimishiraz.persianblog.com/

سلام
از این با حضور سبزتان محفل ما را زینت بخشیدید کمال تشکر را داریم .
منتظر حضورتان به انتظار می نشینیم .
التماس دعا

. یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 01:13 ب.ظ http://www.mostafaye-man.blogfa.com

سلام ساحلم
وبت رو بارها خوندم ولی .................نمیدونم چی بگم
دیگه دنبال اسم وبلاگ نمیرم چون خسته م کردن
اگه من وبم رو ببندم چیزی نمیشه. تازه تو هم از دستم راحت میشی
نه تنها تو همه ی اونایی که دارم عذابشون میدم
یکی کمتر, بهتر
شدم مث دیوونه ها نه بخاطر اون. بخاطر ............اینو مطمئنم که دلیلش اون نیست
شرمنده که دارم اینا رو میگم چی کار کنم بُریدم
دیگه نمیتونم ادامه بدم چون اشکام نمیذارن کیبورد رو ببینم
دونه دونه اشکام روی گونه هامه
همه غم دنیا, رو شونه هامه
خداحافظت عزیزم

سلام
قول میدم مطلب جدید بزنم گه دیگه خسته نشی.
نمیدونم کی یا چی خسته ت کرده. ولی به نظر من وبلاگ جدیدت می تونست خیلی مقدس باشه. اما این حرفها با خدا قشنگه. خیلی هم قشنگه. مگه حتما باید توی وبلاگ نوشته بشه؟
ما اول وظیفه مون خودسازیه. بعد می تونیم روی دیگرون کار کنیم. وبلاگ هم همین حکم رو داره. اول باید سعی کنیم با همون حرفهای قشنگ خودمون رو به خدا نزدیکتر کنیم، بعد دست دیگرون رو بگیریم. اما .........امان از ما و حرف گوش نکردن ها! درسته خیلیهامون هنوز خودمونو نساختیم، ولی خوبه که تو همین وبلاگهامون با همدیگه تصمیم بگیریم هر حرف خوبی رو که بلدیم به همدیگه یاد بدیم. و با هم به خدا نزدیکتر بشیم.
اگه تو وبتو ببندی من از دستت راحت نمیشم، نگرانت میشم. فکر می کنم حتما مشکلی داری که تحملش خیلی سخته. اونقدر سخته که فکرتو اونقدر به خودش مشغول کرده که مجبور شدی بقیه کارهات از جمله وبلاگ نویسی رو تعطیل کنی. بعد هم میرم تو فکر که مشکلت چیه؟ بعد هم ................
نه عزیزم من و بقیه دوستات از دستت راحت نمیشیم، دلمون برات تنگ میشه.
ولی خانومی اگه میدونی تعطیل کردن وبلاگ یا دوری از اینترنت میتونه به خودسازیت کمک کنه، حتما این کارو انجام بده. لا اقل برا یه مدت امتحان کن. طوری نمیشه. ما سعی می کنیم خیلی دلتنگت نشیم! نگران این موضوع نباش.
منتظرت می مونم.

متین یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 01:51 ب.ظ http://mmatin.blogfa.com

hb1363@gmail.com

متین یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 01:53 ب.ظ http://mmatin.blogfa.com

و دعا کنیم برای ظهور منتقم این سالیان سال

الهم عجل فرج مولانا الصاحب الزمان

عفیفه یکشنبه 29 بهمن 1385 ساعت 04:45 ب.ظ

خواهر گلم سلام. میلت رو چک کن

سلام
نام مهدی دل نوازش می دهد
عطرو بو یش بوی نرگس می دهد
اگه افتخاربدید سر ی به ما بزنید وبانظرات خوب خودتون ما را راهنمایی کنید وهچنین تبادل نظر کنیم خوشحال میشیم
یا حق

یک اخراجی دوشنبه 30 بهمن 1385 ساعت 07:16 ب.ظ http://yekekhraji.blogfacom

سلام بر دوستان
من یک اخراجی هستم. بعد از دیدن فیلم اخراجیها به کارگردانی مسعود ده نمکی تصمیم گرفتم با زدن این وبلاگ فضایی را برای نقد این فیلم فراهم کنم چون فکر می کنم جای کار زیادی دارد. هر مطلبی که در خصوص این فیلم در هر وبلاگ یا سایت باشد بازتاب داده خواهد شد.
ضمنااز تمامی دوستان هم خواهش می کنم اگر مطلبی در خصوص این فیلم دارند به آدرس ekhrajiha@gmail.com ارسال کنند.

سلام اخراجی
من که هنوز این فیلم رو ندیدم. ولی چشم. خدمت میرسم.

دریا کنار سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 06:49 ق.ظ

سلام ساحل جانم
حرفهات خیلی به من آرامش می ده.
من دیگه دارم می رم. شاید به این زودی نتونم ببینمت.
ولی بزار این چیزیو که نمی تونم ........
بزار بگم
ساحل عزیزم
می خوام بگم خیلی دوستت دارم.

سلام خواهر گلم
قبلا هم گفتم. اینا حرفهای من نیست.
من فقط ترجمه بعضی دعاها رو واسه شما گفتم.
تازه کجاشو دیدی؟!

دریا کنار سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 07:07 ق.ظ

ساحل عزیزم
دیگه از دستم راحتی
برای یک ترم و یا شاید همیشه.
خداحافظ عزیزم

خواهر خوبم
دلم برات تنگ میشه.
منتظرت می مونم
یک ترم یا شاید همیشه.
ولی به امید دیدار قبل از یک ترم.

این منم سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 09:08 ق.ظ

می بینم که واسه نظر همه هم جواب گذاشتی
من هیچی نمی پرسم تا تو کف جواب دادن بمونی ها ها
اومدم نظر بدم

سلام آن تویی
خوبی؟
طوری نیس.
من از شما می پرسم:
ببینم نظر بعدی رو چطور اینقدر ماهرانه طراحی کردی؟!!

این منم سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 09:12 ق.ظ

آره
این منم که اومدم یه عالم نظر بذارم
نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر نظر نظر کامنت پیشنهاد انتقاد باز هم نظر نظر

راستش نمیخواستم تاییدش کنم. ولی دیدم خیلی قشنگ طراحی شده. الحق که شما طراح ماهری هستین. حتی ممکنه عملا بتونین چند تا پوستر هم طراحی کنین! کاش واسه وب ما هم یه قالب طراحی می کردین!!! مطلوب است؟

اردشیر سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 02:14 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلامی دوباره ...
بین این همه سایت و وبلاگ و نمیدونم چی چی !! مذهبی و غیر مذهبی بعضی جاها یه آرامش خاصی داره حتی اگه آدم چند بار هم مفتخر بشه به حضور در آن !
البته شاید مشکل از خودمون باشه که چرا باید دچار طغیانهای روحی بشیم و بعد محتاج یه جای آروم و البته آرامش بخش (شاید هر دلیلی برای این بلبشوهای روحی بیارم نوعی توجیه باشه خوب چه میشه کرد !) ساحل آرومی دارین خواهرم !!
در مورد جوابتون در کامنت قبلیم حرف حق رو زدین که اگه غیر این بود خیلی زودتر از اینا آقامون می اومد !
چه میگردد شبی با من بگوئی
غلام ما ! سوی دربار برگرد ..!!(ما برگردیم - نه !؟)

سلام
آرامش! چیزی که الان بدجوری بشریت غرق شده در تکنولوژی بهش احتیاج داره.
اتفاقا من میخوام بپرسم چرا دچار طغیانهای روحی نشیم؟ تو این قرن توحش! تو این قرنی که فرزندان آدم (ع) طریق قابیلی پیش گرفتند و آدمیت رو کشتند!
اما ما منتظریم. همین انتظار به ما امید میده. ما باید با امید به اون روزی که آن سوار سبز پوش میاد، با این نا امیدیها بجنگیم.
منتظر یعنی فردی فعال و پرتلاش و امیدوار.
نذاریم دشمنایی که چشم دوختند به اینکه جوونای منتظر ما رو به یاس و ناامیدی بکشونند، موفق بشند.
ان شاءالله اون آقا شبی میاد و همه غلامهاشو به دربار میخونه. خدا کنه لیاقت غلام شدن رو داشته باشیم.
دعا کنیم با ظهور آقا دلهای هممون به آرامش برسه.

مه یار سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 05:17 ب.ظ http://www.emammahdinet.persianblog.com/

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی، دفع صد بلا بکند
یکی از بدبختی های بشر این است که نیاز را فراموش کرده؛
و چنان در دنیای محدود اسباب و علل مادی خود را زندانی کرده،
که حتی حاضر نیست دریچه‌ای رو به آسمان باز کند؛
و گاه آن قدر از شراب جهل و فراموشی مست می‌شود که
آسمان را٬ آفتاب را٬ روشنی را نفی می‌کند.
اما ما همه نیازمندیم٬
آنان که غنی ترند محتاج ترند...
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
دوست همسایه

زائر بقیع چهارشنبه 2 اسفند 1385 ساعت 10:41 ق.ظ http://www.hassanmojtaba.mihanblog.com/

سلام خسته نباشین
==============================================
غنچه زد گلی از گلستان امامت
بهار آمد هوا چون زلف یارم باز مشکین شد
زمین چون رویش از گلهای رنگارنگ رنگین شد
نگارستان چینی شد زمین از نقش گوناگون
چمن رشک ختن از یاسمین وز بوی نسرین شد
دلِ آشفته شد محو گلی از گلشن طاها
اسیر سنبلی از بوستان آل یاسین شد
چه گویم از گل رویش؟ مپرس از سنبل مویش
ز فیض لعل دل جویش مذاق دهر شیرین شد
به میزان تعادل با گل رویش چه باشد گل
که با آن خرمن سنبل کم از یک خوشه پروین شد
جمال جانفزای او ظهور غیب مکنون بود
دو زلف مشکسای او حجاب عزّ و تمکین شد
به باغ استقامت اولین سرو آن قد و قامت
به میدان کرامت شهسوار ملک تکوین شد
سلیل1 پاک احمد، زیب وزن مسند سرمد
ابوجعفر محمد، باقر علم نبیّین شد
محیط علم ربّانی، مدار فیض سبحانی
که در ذات و معانی ثانی عقل نخستین شد
حقایق گو، دقائق جو، رقائق جو، شقایق بو
سراج راه حق، کز او رواج دین و آیین شد
مرارتها چشید آن شاه خوبان از بنی مروان
مگر آن تلخ کامی بهر زهرکین به تمرین شد
عجب نبود گر از آن اخگر سوزان سراپا سوخت
چه او را شاهد بزم حقیقت شمع بالین شد
برای یکّه تاز عرصه ی میدان جانبازان
ز جور کینه مروانیان اسب اجل زین شد
محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی)
==============================================
ولادت باسعادت امام محمد باقر علیه السلام به شما دوست محترم وبزرگوار وخانواده محترمتان تبریک وتهنیت عرض مینمایم
به همین مناسبت ما به روزیم ومنتظر قدوم سبز ونورانی شما دوست عزیز
ملتمسیم به دعا
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

عفیفه چهارشنبه 2 اسفند 1385 ساعت 12:03 ب.ظ

سلام سلام و باز هم سلام.

سعید چهارشنبه 2 اسفند 1385 ساعت 12:06 ب.ظ http://saghyemeykade.blogfa.com

سلام
آفرین ... ایشالله موفق باشی
یه سرم به ما بزن، منت میذاری سرما
اگه موافق باشی با هم تبادل لینک کنیم
التماس دعا
یا الله

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 اسفند 1385 ساعت 11:15 ب.ظ http://picnews.blogfa.com/

سلام
انشالله این جمعه می آید؟
عکس نامه به روز شد
بالاخره
از حضورت خوشحال میشم.
http://picnews.blogfa.com/

ناصر ناصری پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 01:28 ق.ظ http://www.sina12.parsiblog.com

بسمه تعالی سلام علیکم
بنا به پیشنهاد دوست عزیزمان آقا محمد علی شما بعنوان داور مسابقه وبلاگ نویسی محرم برگزیده شده اید . لطفْ با آدرس dr_n_nasery@yahoo.com مکاتبه نمائید . منتظر جوابتان هستم . یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد