و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

مسجد مقدس جمکران ۱

سلام

میگن چرا جمکران؟ نمی دونم! واقعا نمی دونم!

آره. اونم یه مسجده. مثل بقیه مسجدا. ولی ............

نمی دونم چرا وقتی دلم می گیره، تنها جایی که آرومم می کنه جمکرانه!

خیلیها پرسیدند چرا؟

تو این مدت، نزدیک به ده تا کتاب رو بررسی کردم. دنبال سند می گشتم. یه چیزایی پیدا کردم، اما، اما باور کنین عشق سند نمیخواد! اصلا سند عشق فقط تو دل عاشقه. من نتیجه تحقیقهامو می نویسم. ولی اینو جدی می پرسم: وقتی دلتون می گیره، وقتی فقط یه عکس گنبد فیروزه ای شما رو می بره تو حس و حال، وقتی فقط یه اسم جمکران اشکتونو رو گونه هاتون میریزه، وقتی صبح های جمعه میدونین امروزتون با هر روز فرق داره، وقتی عصر جمعه بدجوری دلتنگ میشین و به جرأت می تونم بگم که هیچ تفریح دنیایی نمیتونه جواب دل تنگتونو بده، دنبال سند می گردین؟

حتما از تاریخچه مسجد جمکران ماجرای ملاقات حسن بن مثله رو شنیدین. اما بذارین یه بار دیگه اونو بگیم.

شیخ حسن بن مثله جمکرانى میگوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارک رمضان سال 393هجرى قمرى در خانه خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند:

برخیز و مولاى خود حضرت مهدى (ع) را اجابت کن که تو را طلب نموده است.

آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته. آن پیر، حضرت خضر (ع) بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى (ع) مرا به نام خودم خواند و فرمود:

برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى میکند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند.

عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمیکنند، آقا فرمود:

تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایى براى آن قرار میدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید.

به مردم بگو: به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گزارند..........

چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انقاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد.

حسن بن مثله جمکرانى میگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام (ع) حدود بناى مسجد را نشان میداد.

سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت:

حسن به مثله، از جمکران نزد تو می آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن.

از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت.

ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید.

سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها می مالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل می فرمود. پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید.

 حضرت صاحب الزمان (ع) پیرامون مسجد مقدس جمکران پیامی خطاب به حسن بن مثله فرمود: " به مردم بگو به این موضع ( مسجد مقدس جمکران) رغبت کنند و آن را عزیز دارند..."

آنگاه نماز تحیت مسجد و نماز امام زمان (ع) را تعلیم دادند، سپس فرمودند:

" فمن صلیهما فکانما صلی فی البیت العتیق" :

" هر کس این دو نماز را بخواند همانند این است که در خانه کعبه نماز گزارده باشد."

چون مطالب این پست طولانی شد، مطالب دیگری درباره " اهمیت مسجد مقدس جمکران و شبهای چهارشنبه، چاه مسجد جمکران و عریضه نویسی " در پست های بعد می نویسم.

ولی بازم میگم، وقتی دل هوایی جمکران میشه...................

 

منابع:

  1. نجم الثاقب، حاج میرزا طبرسی نوری
  2. موعود شناسی، علی اصغر رضوانی
  3. مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان، سید جعفر عظیمی
  4. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، علیرضا رجالی تهرانی
  5. اماکن مقدسه مرتبط با حضرت مهدی (ع)، علی اصغر رضوانی
  6. ملاقات بانوان با امام زمان (ع)، سید جعفر رفیعی
  7. مجله امان، پیش شماره دوم، آذر و دی 85

 

 

 

نظرات 75 + ارسال نظر
سعید نادری پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 08:59 ق.ظ http://www.dalton9683.blogfa.com

سلام
خیلی وبلاگ قشنگی داری
من که کلی حال کردم
در ضمن من تو رو به وبلاگ خودم پیوند زدم
برات آرزوی موفقیت دارم
به منم سر بزن و نظرت رو بگو

سلام
ممنون از لطفتون.
چشم حتما ان شاءلله خدمت میرسم.
و جوابگوی محبتون خواهم بود.

این منم پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 09:45 ق.ظ

خوش با حالت که با دیدن کسی یا چیزی آروم میشی
من با دیدن امر دیاب ( امر عبد الباسط عبد العزیز دیاب) آروم میشم

سلام آن تویی عزیز
خوبی؟
هر کسی یه دل آرومی واسه خودش داره.
در مورد تو هم فکر نمی کنم اینطوری باشه.
اتفاقا برعکس تو یه جورایی دلت رو آروم می کنی که من همیشه بهت حسودیم میشه.
ان شاءلله یه سفر دیگه با هم بریم جمکران. اونوقت می بینی که تو عمق دلت چیه؟

راضیه پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 11:54 ق.ظ http://khatkeshi.blogfa.com/

سلام ساحل حان .
مطلبت عالی بود .
من لینکت کردم

سلام دوست هنرمندم
شما لطف دارین.

پینه دوز پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 06:17 ب.ظ http://pineh-doz.blogsky.com

سلام ساحل
ای مهر ومهت پرده انوار شمایل در پرده نهانی وجهانی به تو مایل...
پیشاپیش شهادت دردانه امام حسین (ع) حضرت رقیه (س)را
تسلیت میگویم.

سلام پینه دوز مهربون
از پرده برون آی دلم غرق تمناست
تقصیر دلم نیست تماشای تو زیباست....
منم خدمتتون تسلیت میگم.

ریحانه پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 06:18 ب.ظ http://etre-zohoor.blogsky.com

به نام خدا
سلام
حالم خیلی گرفته است
واقعا نمی دونم چی برات بنویسم
فقط اومدم که بگم به یادتم
به یادم باش
التماس دع

سلام ریحانه عزیزم
دلت گرفته میدونم فقط ..........
منم امشب .......
بقیه شو تو وب خودت نوشتم.

حمید پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 08:20 ب.ظ http://1e1.blogfa.com

سلام ساحل گرامی
خوبی؟
ممنونم از حضور گرمتون و ببخش که دیر خبر کردم من به روزم

سلام
ممنون
شما ببخشید که ما سعادت نداریم زودتر از اینها خدمت برسیم.

حمید پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 08:21 ب.ظ http://1e1.blogfa.com

ضمنا مطلبت مثل همیشه جالب و اموزنده بود وممنون از اطلاعات خوبی که در اختیار کاربران قرار میدهی

راستش اینها همیشه برای خودم هم سوال بوده.
اما الان که این مستندات رو پیدا کردم خیلی خیالم راحت شد.

سیاوش جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.entezaresobh.blogfa.com

سلام بزرگوار

استفاده کردیم.

انتظار صبح به روزه خوشحال میشم بیای.


علی علی

سلام
ممنون که خبر کردین.
چشم میرسم خدمتتون!

... جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 03:06 ق.ظ http://www.zaker-eynifard.blogfa.com

شهادت عمه سه ساله صاحب الزمان رابرعموم شیعیان تسلیت عرض میکنم.

فرشته دختری دارد امیرم


که هر دیوانه ای را کرده در بند


ملک منظر گل گلزار ایمان


صدرات منصب در بار یزدان


به ملک عشقبازی بی قر ینه است


گرامی نام زیبایش سکینه است


پری دوخت ولایت دار عشق است


گرامی نام زیبایش سکینه است


پری دوخت ولایت دار عشق است


که سلطان با نوی دربار عشق است

التماس دعا


یاعلی

سلام بر سلطان بانوی دربار عشق
منم شهادت آن بزرگوار رو خدمت آقا امام زمان (عج) و شما بزرگواران تسلیت عرض می کنم.
شعر بسیار زیبایی ست.
سپاسگزارم

مسافر جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 07:26 ق.ظ http://kooleposhti.parsiblog.com

سلام!
راست میگی.سند اصلی باید تو دل خودمون باشه.خدا کنه پاش رو امضاء کنن

سلام
هر کس به طریقی میرسد ما با محبت!
خدایا دلمونو پر از محبت اهل بیت کن که سعی و تلاش نا اهلان بی نتیجه ماند.

علی جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 09:21 ق.ظ http://bahootahoo.blogfa.com/

سلام ..
اطلاعات خوبی بود که دادید ..
عالی بود ..ممنون ..

آیا مرا توانی هست

برای نگاشتن آنچه در زیر قفسه ی سینه ام در حال جوشش است؟



ای دل مرا به کجا می کشانی ؟

ای فکر آیا بس نمی کنی خیالات را ؟



به من بگویید این چه دردی است ؟این چه زخمی است؟



تپشش را چه زیبا حس می کنم ..


خدانگهدار

سلام
ان شاءالله بتونیم با مطالعات کافی علممون رو هم همراه احساسمون پیش ببریم تا بتوانیم پاسخگوی منکران باشیم.
خدمت میرسم تا جواب این سوالات رو ببینم.

این منم جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 09:48 ق.ظ

سلام گلم
خیلی خوشحالم
که بالاخره تو هم بلد شدی نظر بدی
راستی من بدی کسی رو نگفتم که
توی جریانات عشق و عاشقی همه بدی ها واسه آدم دوست داشتنیه گلم

سلام
کار سختی نبود. فقط سعی کردم هر چی تو میگی و تکرار کنم!
منم نگفتم بدی شخص خاصیو گفتی.
اما به اونهایی طعنه زدی که تو این مدت نصیحتت می کردن. نه؟

زائر بقیع جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.hassanmojtaba.mihanblog.com/

هوالمحبوب
************************************************************
مرا که دانه اشک است دانه لازم نیست
به ناله انس گرفتم ، ترانه لازم نیست
ز اشک دیده به خاک خرابه بنوشم
به طفل خانه به دوش ، آشیانه لازم نیست
نشان آبله و سنگ و کعب نى کافى است
دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
به سنگ قبر من بى گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیم ، بهانه لازم نیست
مرا ز ملک جهان گوشه خرابه بس است
به بلبلى که اسیر است لانه لازم نیست
محبتت خجلم کرده ، عمه دست بدار
براى زلف به خون شسته ، شانه لازم نیست
به کودکى که چراغ شبش سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست
************************************************************

سالروز شهادت دردانه عشق، بنت الحسین(ع)، عمه سه ساله سادات، حضرت رقیه(س)را به پیشگاه امام زمان ع و شما دوست عزیز ارجمند وهمه عاشقان آن حضرت تسلیت میگویم...
به روزیم خوشحال میشم با قدومتون وبلاگ مارو نورانی کنید
خاک پایتان طوطیای چشمانمان باد
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

سلام
منم تسلیت میگم خدمتتون.
ان شاءالله چشمتان به جمال دل آرای آقا منور شود.

زائر بقیع جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 02:42 ب.ظ http://www.hassanmojtaba.mihanblog.com/

سلام
برای من خیلی جالب بود واقعا چون برای اولین باره که میخونم این مطلب
دستتون درد نکنه خسته نباشین
ازاینکه به من سرزدین بسیار ممنونم
التماس دعا
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

سلام
برا خودم هم خیلی جالب بود. حتی به حدیثی برخوردم از امیر المومنین (ع) که در مورد جمکران یه پیش گوییهایی کرده بودند. اما هنوز در حال بررسی اون حدیث هستم و متاسفانه فعلا به نتیجه ای نرسیدم. اگه اون صحت داشته باشه ان شاءلله براتون می نویسمش. خیلی جالب و عجیب بود.
اگه سعادت داشته باشم خدمت میرسم.

امیر جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 09:28 ب.ظ http://amir-perspolisi.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری مطالب خوبی هم توشه
اگه دوست داشتی یه سری به منم بزن
امیر

سلام
شما لطف دارین
دوست که دارم. چشم.

اردشیر جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 11:13 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلام
خوش به حالتون که فاصله مکانی با این مکان مقدس ندارین (هرچند نبودن فاصله از طریق دل مهم است !) اما شرفیاب شدن حضوری در مسجد هم موهبتی هست خیلی بزرگ که متاسفانه کمتر نصیبمون میشه (اول به جهت نداشتن لیاقت !و بعد بهانه فاصله مکانی !)
آقا ! دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جائی ننوشته که گنهکار نیاید !!
دعامون کنید .

سلام
فاصله مکانی؟!
یعنی شما از شیراز هم دورترین به جمکران؟
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنا را
شما درست میگین. درسته دل بره کافیه، اما هر بار حضور به منزله بیعتی دوباره ست. رویت جمال مبارک آقا که نصیبمون نشد، اما حضور تو اون مکان مقدس بدجوری دل رو آروم می کنه. یه جورایی قوت قلبه. یه جورایی بیشتر احساس نزدیکی می کنیم.
مگه ما گناهکارا بجز اون صاحبان کرم کیو داریم؟
ان شاءلله که قسمت همه دلسوخته ها بشه.
پدر! یتیمانه به دعایت چشم دوخته ایم.

حسین شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 11:26 ق.ظ http://www.fotros26.blogfa.com

سلام
وای خیلی دلم می خواهد یک بار دیگه برم جمکران
چون خیلی وقته کار بهم اجازه نداده
یه سری بزن
آپم

سلام
ان شاءلله به زودی قسمتتون بشه.
واقعا نمیدونم چه سری درش نهفته ست؟ آخه شنیدن اسمشم آرومم می کنه.

آرام شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 04:59 ب.ظ http://yasearam.persianblog.com

سلام
یه جورایی موضوع امام زمان با مسجد جمکران برا ما گره خورده
یاس منم جوونه زده
علی علی

سلام
درسته. لا اقل برا ما که همین طوره.
چرا اینطور نباشه؟ آخه دستور ساخت مسجد مقدس جمکران مستقیما از طرف وجود مقدس امام زمان (عج) بوده. هر کی ندونه دل که میدونه!
ان شاءلله یاس شما هم به گل بشینه.
اما یه گل همیشگی و پایدار
علی یارتون

مثلث شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 06:49 ب.ظ http://www.mosallas.blogsky.com

سلام
انشاالله خدا قسمت کنه ...
بابت مطالب هم ممنونم.
موفق و پیروز باشی

سلام
الهی آمین
به یاد مثلث برمودا افتادم.
ان شاءلله بتونیم شبهات اونو هم مطرح و برطرف کنیم.
خدمت میرسم.

سید محسن علوی شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 08:46 ب.ظ http://sayyedmohsenalavi.blogfa.com

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما . ولادت باسعادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را خدمتتان تبریک عرض میکنم . از بابت غیبتم در این مدت عذر میخواهم .
همانطوریکه شما فرمودید ، تا یک عده ای بیایند به خودشان بجنبند ، و سند تاریخی آنجا را برای خودشان ثابت کنند ، سه ملیون جمعیت و بلکه بیشتر ، باندازه کل جمعیتی که در مسجدالحرام جمع میشوند به آنجا رجوع میکنند و از برکات و روحانیت و معنویت آنجا مستفیض شده و حوائجشان را گرفته اند و به مقصد و مقصود هم رسیده اند !
ای کاش بعضیها این پرده شک و تردید نسبت به همه چیز را از چشمشان بردارند و واقع بین باشند .
با آرزوی موفقیت برای شما .

سلام
ادب و احترام مقابل منو هم بپذیرین.
منم تبریک میگم خدمتتون. ان شاءلله قسمت بشه تو حرمشون........
درست فرمودین. فقط کافیه یه بار شب نیمه شعبان اراده کنیم از تهران به جمکران بریم.......عشق رو اونجا میشه دید. انتظار رو میشه تو اون شب درک کرد.
من فکر می کنم "من مات ولم یعرف ...." دیگه شامل این جمعیت نمیشه. آخه مگه میشه کسی رو نشناخت و اینقدر ................
ان شاءلله با ظهور آقا این معاندتها برداشته میشه.
دعاگویتان هستیم، و منتظر دعای خیرتان هستیم.

کبوتر بین الحرمین شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 10:27 ب.ظ http://nodbe-feragh.persianblog.com

سلام . دعا کنید زیارت اون مکان مقدس زودتر نصیبمون بشه ......
کاش در آنروز موعود انتقام حضرت ما هم جزو رجعت کنندگانش باشیم ..
.
.
.
... لذا خداوند عذاب سختی را بر آن کسانی نثار نموده اند که آنگونه کرده اند بر ولی و جانشینش بر روی زمین .خداوند متعال در چهار مرحله اتقام سختی از آنان می گیرد . . .
.
.
.
دولت عاشقی به روز شد منتظر قومتان

سلام
ان شاءلله
کاش با انتظاری پویا شرایط رجعت خویش را فراهم کنیم.
در دولت عاشقی خدمت میرسم.

فرید یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.4210.blogfa.com

سلام
ساخل جون
چرا دیگه به ما لطف نمی کنی
بازم پیش ما بیا
شاید این جمعه بیاید
شاید

سلام
من بارها خدمت رسیدم ولی انگار شما هنوز تشریف نیاورده بودین.
ممنون که خبر دادین اومدنتون رو. حتما میام و استفاده می کنم.
به امید آن جمعه دوری که این جمعه خطابش می کنیم.

محمدعلی(ایران اسلام) یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 10:44 ق.ظ http://iranislam.parsiblog.com

http://iranislam.persiangig.com/audio/monajat5.mp3
خدمت شما
یا علی

سید حسین سجادی یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 11:49 ق.ظ http://mahdiforall.parsiblog.com

سلام (ساحل)
اگر درست نوشته باشم.(با همین اسم شما را خطاب کنم؟؟)
دوست عزیز این مقوله در ذهن من هم بود و همیشه می خواستم بدانم که قضیه ی کامل جمکران چیست.
ممنون از بابت مطلبتان و می بخشید اگر کوتاهی می کنم برای سر زدن ولی مطالبی قبلی را هم هر بار که می آیم می خوانم. دو سه باری هم وقت نکردم پیام بگذارم. در هر صورت می بخشید.
به امید ظهورش و در پناه حق همیشه موفق باشید.
خدانگهدار.

سلام
"ساحل افتاده" گفت گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
بله. این سوال برا خیلیها پیش میاد. بعضیها از روی عناد می پرسند، بعضیهام واقعا دنبال علم و اطلاعات می گردند. هر چند دلم همه این سوالات رو جواب میداد، ولی میخواستم جوابی برا گفتن داشته باشم. این شد که رفتم دنبالش و تا به مطلبی یقین پیدا نکردم، ننوشتمش. خیلی چیزای دیگه هم پیدا کردم. دارم در موردشون تحقیق می کنم. اما چون خودم به یقین نرسیدم، ننوشتم.
شما هر وقت تشریف بیارین قدمتون بر چشم. نظر نوشتن یا ننوشتن زیاد مهم نیست. مهم استفاده از مطالبه.
ان شاءلله که مطالب این وبلاگ در حدی باشه که مورد استفاده تون قرار بگیره.
خدا نگهدارتون باشه.

حسین یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 12:50 ب.ظ http://barayekhodam.blogsky .com

سلام خوبی ؟
ببخش که یه مدت نبودم دیر اومدم. این روزا از خودم منتفرم خیلی کثیف شدم دلم میخواد یه روز یه زیارت برم امروز که دیدمت دلم هوای جمکران رو کرد انگار اجازه ندارم برم وگرنه برام جور میکرد .ولی بجام دعا کن. بگو کمکم کنه .راستی با اجازت این پست رو کپی میکنم رو هارد که با حوصله بخونمش.
بازم میام بازم بیا.
حسین

سلام
الحمد لله
نه اینجوری نگو.
باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر کافر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
میگن وقتی دلت هوای عزیزی رو می کنه، بدون اون عزیز هم هوای تو رو داره.
فکر کن الان آقا دلشون هوای تو رو داره. مطمئنا دل آقا برای شیعیانشون خیلی تنگه. خیلی خوبه که دلت نرمه برای آقا. ازش استفاده کن. شاید این روزا آخرین روزای انتظار باشه..........شاید همین روزا قسمتت بشه. قبول داری یه وقتایی اگه زود به چیزی برسیم خیلی قدرشو نمیدونیم؟ این انتظار شیرینه. چون آخرش خیلی قشنگه. چون آخرش ختم میشه به ............
الهم لین قلبی لولی امرک!
قدمت بر چشم. چشم.

این منم گلم یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 03:36 ب.ظ

سلام فرزندم چطوری؟
من کی گفتم تو با من محرمی الکی خودتو می‌چسبونی به ما؟
15 تا دوستت دارم
7 تا قد هفت تا زمین 7 تا قد هفت تا آسمون یه دونه هم واسه خالی نبودن عریضه!

سلام
نیستم؟؟؟ باشه. طوری نیس. هر جور راحتی!
14 تاش واسه خودت. عریضه رو هم خیلی با معنا گفتی. تو پستهای بعدی در موردش صحبت می کنیم.

. یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 05:25 ب.ظ http://www.mostafaye-man.blogfa.com

سلام گلم
چطوری؟
من که اصلا خوب نیستم
زیر سایه ات خوشکلم
خدایی من این ارزش رو دارم که واسم نگران بشی؟؟
ولی ممنون که به فکرمی
متاسفانه هنوز زنده هستم و یه نفسایی میاد و میره
خیــــــــلی ممنونم که میای چون تو واسم نور امید هستی
اگه تو نبودی نمیدونستم چی کار کنم
زیاد مزاحمت نمیشم
مواظب خوت باش
خداحافظت عزیزم

سلام خانومی
من خوبم. شما چرا خوب نیستی؟
این حرفها چیه؟ برا من ارزش دوستی خیلی بالاتر از این حرفهاست.
تو یکی از بهترین دوستامی. مگه میشه قیدتو بزنم؟ به همین راحتی؟
خدا رو شکر که هنوز زنده ای خانوم!
حیات!! نعمت کوچیکیه؟
باید بیشتر باهات صحبت کنم، اگه این کمبود وقت بذاره......
منتظرتم. منتظرم باش.
در پناه خدا.

زائر بقیع یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 05:26 ب.ظ http://www.hassanmojtaba.mihanblog.com/

سلام
*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*
- سلام بر تو که وارث نیکان و آبروبخش نیاکانی.
- سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی.
- سلام بر نام معطر و زیبایت، که الهام بخش ِ صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است.
- سلام بر سجاده ای که از اشکهایت خیس می شد.
- و بر زمینی که پیشانی و صورت بر آن می نهادی.
- و بر آن دستها، که به درگاه خدا می گشودی.
- سلام بر آن گوهرهای غلطانی که از آسمان چشمانت بر گونه ی نورانی ات می چکید.
- سلام بر غـُل و زنجیری که از بوسه بر دست و پایت قداست یافت.
*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*---*
ولادت باسعادت امام موسی کاظم ع را به شما دوست گرامی وخانواده محترمتان تبریک وتهنیت عرض مینمایم
وهمچنین هفتم صفر به روایتی شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ع را به پیشگاه صاحب الزمان وهمه مریدان ان حضرت تسلیت عرض مینمایم
به روزیم منتظر حضور صمیمی شما
درپناه کریم اهل بیت
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

سلام
هیچ وقت یادم نمیره اون لحظاتی رو که داشتیم از کاظمین خارج میشدیم و .........
صدای مداح کاروان : یا باب الحوایج یا موسی بن جعفر! لحظه وداع.........خیلی سخت بود و دلگیر.............
ان شاءلله خدمت میرسم.
ما رو از دعای خیرتون محروم نفرمایین.

Admin یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 05:53 ب.ظ http://kfmahdi.ir

از وبلاگ شما دیدن کردیم وبلاگ پر محتوایی بود لطفابه سایت کانون فدائیان مهدی سر بزنید و متشک می شویم در این راه مار یاری کرده و عضو شوید و برای ما مطلب ارسال فرمااید با ارسال مطلب خوشنودی امام زمان را برای خود جلب می کنیدwww.kfmahdi.ir

سلام
ممنون از اطلاع رسانیتون.
ان شالله که مورد قبول آقا باشه.
چشم ما هم خدمت میرسیم.

ریحانه یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 08:34 ب.ظ http://etre-zohoor.blogsky.com

به نام خدا
سلام ساحل
حرف دیشبت در مور اون پیشنهادی که بهت دادم هنوز توی گوشمه نمی دونم چرا نمی تونم فراموشش کنم
آخه این جور حرف زدن از تو بعید بود
جلسه امروزمون تشکیل نشد آخه هر کسی به دلیلی تشریف نیاورده بود اما خدا منو به یه جای دیگه برد به یه جایی که ...
ساحل ! آرزو می کردم کاش تو هم امروز صبح با من توی دیدن اون صحنه ها شریک بودی اون وقت تازه می فهمیدی که ...
من که به خیلی چیزا رسیدم درسته که برای رسیدن به بعضی چیزا پولی بهت نمی دن که هیچ تازه باید یه پولی هم بدی.
ساحل من امروز در مقابل اون همه وقت مفت مجانی که گذاشتم و البته شاید بعضی وقتا هزینه هایی هم که کردم در عوضش یه سیب گیرم اومد که ...
این سیب شاید برای تو یه سیب ساده باشه اما برای من یه دنیاست
هنوزم باورم نمیشه که اون حرفو تو زده باشی
فکر نمی کردم اون محیط مسخره تا این حد روت تاثیر بذاره
واقعا حیف تو بود
به هر حال از ما گفتن بود
خود دانی
التماس دعا

به نامش
سلام ریحانه جون
راستش بهانه ای که دیشب آوردم فقط برای رد کردن پیشنهاد بود. میدونی که وقتشو ندارم. پیشنهادی که تو دیشب دادی توی خرداد ماه بود که از طرف یکی از مسئولین مذکور مطرح شده بود و اون بار هم جوابم منفی بود. تا حالا هنوز هم نتونستم یه هدف مقدس واسه انجام اون کار پیدا کنم. بالاخره هر کس یه اعتقاداتی داره دیگه. بماند.........ما هنوز خیلی مونده که به شماها برسیم. عذرمونو بپذیرین.
فکرشم نمی کردم که رفته باشی واسه جلسه. اما اگه رفتی خیلی کار درستی رو انجام دادی. به همون دلایلی که بهت گفته بودم. بذار همه چیز برداشته بشه. اینجوری بهتره.
خوش به حالت که سعادت داشتی رفتی و اون صحنه ها رو دیدی.......... راستش چهار سال با این عزیزان زندگی کردم. بهترین معنویات رو هم تو همون چهار سال کسب کردم. ریحانه زجر آور بود برا من تحملش برا خودشون ...........
مادری تو بیمارستان.... دختری که صرع داشت .... و پدری که چشمانی برای آمدن جنازه اش به در خیره مانده بود!
راستش وقتی با بچه های خیریه برا بازدید میریم خیلی به یاد شماها میفتم که ای کاش تو اون احساسات شریکمون بودید. چون خوب میشناسمت.......... چون میدونم چقدر دلامون به هم نزدیکه. این بارها برام ثابت شده. برا تو ثابت نشده؟؟
ریحانه عزیزم
کاش در مورد اون سیب بیشتر توضیح میدادی..........
اون حرفو جدی نگیر. ولی باور کن هر چی با خودم کلنجار میرم می بینم من این سعادتو ندارم که ............
اما اون محیط مسخره؟؟
متوجه نشدم کجا رو میگی؟
دو گزینه هست. اولی که مسخره نیست. البته از نظر من.
اما اگه منظورت دومیه! بیشتر از خودت با مسخره بودنش موافقم. خدا هیچ کس رو اسیر این محیطهای مسخره نکنه.
ممنون که گفتی.
ولی کاش واقعا خودم می دونستم.
راستی ریحانه عزیزم
دلم برات خیلی تنگ شده
اون مساله، هنوز درگیرشم.
حتی فعلا کلاس هم نمی تونم بیام.
دعا کن.

راضیه یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.khatkeshi.blogfa.com/

سلام ساحل جون
من به روزم
سر بزنی خوشحال میشم

سلام راضیه جون
چشم حتما ان شاالله میام.

اردشیر یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 09:33 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلامی دوباره ...
در پست قبلی یکی از نظردهندگان محترم ! ظاهرا از پاسخهای شما به نظرات دیگران چندان راضی نبودند که البته نارضایتی ایشان از مرز چندان هم گذشته بود اما فکر کنم زیاد هم بد نیست پاسخ دادنتون (طبق رویه قبل اومدم خدمتتون میبینم در این پست به کامنتها جوابی نفرمودین !)

سلام
نه مهم نیست. ایشون هم راضی میشند!!
راستش اگه وقت اجازه بده، دوست داریم بیش از این در خدمت دوستان باشیم.
کوتاهی منو ببخشید.
در پناه آقا امام زمان باشید

عفیفه دوشنبه 7 اسفند 1385 ساعت 09:12 ق.ظ

سلام. بیا زودتر ...

سلام
اومدم.
میلتو چک کن!

اکبر دوشنبه 7 اسفند 1385 ساعت 11:31 ق.ظ http://ostad-samadi.blogfa.com

با سلام و درود بر شما[لبخند]
با مطلبی در خصوص خلاصه ای از شرح حال...بروزم.[گل]
علامه حسن حسن زاده آملى متولد ۱۳۰۷ ایرا از توابع لاهیجان
ـ ورود به مدرسه علوم دینى ۱۳۲۳
ـ بهره مند از محضر اساتیدى چون علامه طباطبایى، محمد حسن طباطبایى، سید مهدى قاضى تبریزى، علامه رفیعى قزوینى، آیت الله شعرانى، حاج سید محمد قاضى تبریزى، آیت الله الهى قمشه اى، شیخ محمد تقى آملى، سید احمد لواسانى، آیت الله عزیزالله طبرسى، غروى آملى، میرزا ابوالقاسم فرسیو، محمدحسن فاضل تونى
آقا میرزا احمد آشتیانى
ـ انتشار بیش از هفتاد و هفت کتاب در حوزه ریاضى
ادبیات و علوم دینى
ـ

×((اللهم عجل لولیک الفرج))×

طلبه ی امروزی دوشنبه 7 اسفند 1385 ساعت 07:57 ب.ظ http://talabeh.blogsky.com

سلام
عذر خواهی منو به خاطر غیبت چند هفتگیم بپذیرین!
در مورد مطلبتون عرض کنم به کتاب های تحقیقی خوبی مراجعه کردین....خصوصا کتاب موعودشناسی اقای رضوانی کتاب ارزشمدیه...ایشون از اساتید برزگواراند و مام سعادت داشتیم خدمتشون شاگردی کنیم....

شیدا(آن سفر کرده) سه‌شنبه 8 اسفند 1385 ساعت 05:43 ق.ظ http://www.aref-sheyda.blogfa.com

سلام

مطلب زیبایی نوشته بودین.

چند روز جلوتر سفری به قم داشتم .صبح جمعه رفتیم مسجد جمکران.............

خیلی خوب بود. جای همه عاشقان حضرت خالی بود.

موفق باشید. یاحق

فریاد خون سه‌شنبه 8 اسفند 1385 ساعت 08:09 ب.ظ http://faryadekhoon.persianblog.com

سلام
از اینکه فضای وبلاگم رو جمکرانی نمودی
ممنون

م.م چهارشنبه 9 اسفند 1385 ساعت 04:37 ب.ظ http://monjialamebashariat.blogfa.com/

سلام
عالی بود راستی اگر امکان دارد به من هم یاد بدهید تا لوگویی برای وبم درست کنم
التماس دعا

ریحانه چهارشنبه 9 اسفند 1385 ساعت 09:35 ب.ظ

به نام خدا
سلام ساحلم
امشب بدجوری دلم گرفته
دلم می خواد گریه کنم
امشبُ شب تولد شیدا همون یار سفر کرده مشترکمونه
همونی که یه روز ...
یادته توی حرم حضرت معصومه (س) چقدر گریه کردم به خاطر اون گریه هام تا یکی دو هفته صدام گرفته بود طوری که همه فکر می کردن توی این تابستون گرم سرما خوردم.
یادته چه بی رحمانه به گریه هام خندید
می دونم هر وقت هم که یادش بیاد بهم می خنده
سک سال از اون روز داره می گذره همون روز تولد شیدا که اون برنامه مسخره پیش اومد.
خواستم به شیدا زنگ بزنم اما نتونستم
یادم اومد به سال قبل ۱۰ اسفند ۸۴
چه روز بدی بود
به همین دلیل نمی تونم به شیدا تولدشو تبریک بگم
اگه باهاش در ارتباط بودی از قول من هم تبریک بگو
دلم برای هر دو تاتون تنگیده خیلی زیاد
این روزا هم صحبت تنهایی هام اشکای رو گونه هامه
بی خیال
التماس دعا عزیزم

ستاره دریایی چهارشنبه 9 اسفند 1385 ساعت 09:44 ب.ظ http://setaredartaei.blogfa.com

سلام ساحل افتاده و دوست خوبش ریحانه!
اگه یه زمانی دلی شکست یه ریزه مارو دعا کنه که سخت محتاج دعای خیر دوستانیم
فقط خواستم بدونید که وبتونو میخونم
یا علی

علی چهارشنبه 9 اسفند 1385 ساعت 10:20 ب.ظ http://asheghe-tanha62.blogfa.com

سلام دوست عزیز خوبی
وبلاگ خیلی قشنگی داری در پناه حق موفق و سربلند باشی
[گل][گل][گل]به منم سر بزن خوشحال میشم

پویا پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 01:03 ق.ظ http://paraantez.blogsky.com

سلام. یادمه ساحل لیلا شو جای دیگه پیدا کرد.. مگه نه؟
یادت میمونه که دست جوونا رو هم بگیری؟
میدونی چند تا از نونهالامون دارن تو منجلاب جهالت غرق میشن...
یه پاس پشت خاکریز دانشگاه واستا تا ببینی چقده تک میزنن و کمیناشون چه بلایی سر ما اوردن..
یا علی مدد

تنهاترین تنهایان پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 05:12 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

بسم رب الحسین
دعوتت میکنم امشب به یه قطره اشک و هق هق
پرپر حادثه با تو سهم من بغض دقایق
دعوتم کن که بسوزم توی شک دل بریدن
ای خدا کی بود که برگشت ...
سایه ی تو ... یا دل من ؟
یا حسین شهید

حرمت الله خانگل زاده پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 06:12 ق.ظ http://shiashenasi.parsiblog.com/

با سلام خدمت شما
برای اوّلین بار است که وبلاگ شما را مشاهده کردم
باید بگم که وبلاگ خوب و جالبی دارید با نوشته هائی دلنشین وزیبا و محتوائی غنی
ان شاء الله که در تمام مراحل زندگی پربارتان موفق باشید بخصوص در این عرصه حساس و مقدّس...
مایلم نظر شما را در مورد تبادل لینک بدونم
یا علی
التماس دعا

تنها دل پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.tanhadel.parsiblog.com

سلام دوست عزیزم
ممنون از اینکه منو فراموش نمی کنی
همیشه احوالت رو از تنهاترین می پرسم
یه موقع غکر نکنی بی معرفتم یه مقدار گرفتارم شرمنده اگر دیر سر می زنم
سلامت باشی عزیزم ولی راستش رو بخواهی از وقتی تنهاترین رفته دلم خیلی گرفته بغضی عجیبی دارم شاید دلم می خواسته منم راهی می شدم ایشاالله که امام حسین بطلبه بتونم با همراه و دوست گلی مثل شما به کربلا مشرف بشم
دوستت دارم
یا علی

آوای انتظار پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 11:22 ق.ظ http://5yuo.muslimblog.ir

سلام

از اَخم و تخم دست بکش، من که مُرده ام


حیف است دو چشم تو، که عذاداریم کنند

دعا بفرمایید یا زهرا(س)

زائر بقیع پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 11:27 ق.ظ http://www.hassanmojtaba.mihanblog.com/

سلام
ممنونم ازاینکه به من سرزدین این چه حرفیه کم سعادتیم که نمیتونیم مرتب بیام
التماس دعا دارم بخصوص نماز شبتون من حقیر رو فراموش نکنین
در پناه کریم اهل بیت
یا حق امام حسن مجتبی ع پشت وپناه تون

عسل پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 02:23 ب.ظ http://asalhoney.blogfa.com

خوش به سعادتتون
دعا کنید ما هم دوباره شرفیاب شویم .

اردشیر پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 04:43 ب.ظ

سلام
r_ardeshir@yahoo.com
موفق باشید

دادا پنج‌شنبه 10 اسفند 1385 ساعت 05:50 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد